آن وقت یك امتیازى هم كه خاتم انبیاء از باقى انبیاء دارد این است كه معراج جسمانى هم خدا به او عطا كرده، بُرده پیغمبر اكرم را به معراج جسمانى كه به چشم سَر هم ارائه دهد، او به علم ولایتى مىداند، سدرة المنتهى! عالم غیب، شهادت، بهشت، دوزخ را مىداند آنها را مىداند و به مردم هم بیان مىكند، آن وقت خداوند یك امتیاز دیگرى هم به حضرت عنایت مىكند، مىبردش به معراج، عوالم بالا را به چشم سَر هم به او نشان مىدهد، این كه مسلم است معراج جسمانى.
بعد آن شب یك چیزى هم اشاره كردم كه خداوند به خلیل الرحمن ارائه داد ملكوت سماوات را نری ابراهیم ملكوت السموات، عرض كردم این دو احتمال دارد:
یكى به همان علم ولایتى است، آن علم لدنّى كه دارد در همان خانه، جایش كه نشسته ملكوت سماوات را مشاهده مىكند، خدا به او ارائه داده.
احتمال دیگرى هم، حالا باید ببینیم مدركش را چون یادم نیست، -چون آدم بى مدرك نباید حرف بزند- بعید هم نیست كه خداوند چشم سَر حضرت را، همین چشم را، نورش را قوى كرده، پیغمبر است دیگر! با همین چشم ملكوت آسمان را مشاهده كرده باشد، احتمالش هست.
كما این كه به اهل بهشت خداوند یك چشمى عطا مىكند كه در عین این كه در همان مكان خودش در بهشت نشسته وقتى كه نگاه كند تمام عوالم را مشاهده مىكند، اهل جهنم را مىبیند، بله! نور چشم او محتاج به عینك نیست.
خوب در همین عالم خداوند چشم سَرِ كسى، نورش را بیشتر كند مگر نمىشود، كه پیغمبر اكرم فرمود: نماز جماعت كه مىخوانید صفها را مواظب باشید! حواستان جمع باشد! من همان طورى كه از جلو مىبینم پشت سر را هم مىبینم، بله!
حالا این احتمال دارد كه به چشم سِرّ باشد، به چشم ولایتى، یا به چشم سَر هم باشد؛ یعنى نور چشم طورى باشد كه پخش مىشود، پشت سر را هم مىبیند، ما چه مىدانیم، احتمالش هست، حتى به چشم سَر!