«ماجرای پیشنهاد آقا موسی صدر و واکنش آیةالله بروجردی را آقای علی دوانی در یک فایل صوتی نقل نموده و گفته است:
احمد حسن باقوری – وزیر اوقاف مصر – به ایران آمد و آقای بروجردی دستور دادند در مهمانپذیر ارم از او پذیرایی کردند. ابوالمجد – دبیر کلّ مؤتمر اسلامی – نیز آمد، و یک رفت و آمدی بین قم و آنجا بود، و میشنیدیم که نامههایی بین آقای بروجردی و شلتوت ردّ و بدل شده است.
🔸 آقا موسی صدر به من گفت: آقای دوانی! شما خدمت آقای بروجردی برسید و از طرف ما به آقا عرض کنید: نامههایی را که بین شما و الأزهر ردّ و بدل شده است، اگر مصلحت میدانید بدهید در مجلّهٔ مکتب اسلام چاپ کنیم.
نمیدانم وقت گرفتم یا آقا مرا برای کاری خواستند؛ رفتم گفتم: آقا موسی صدر و رفقا سلام رساندند و گفتند: به آقا عرض کنید که اگر مصلحت میدانید این نامههایی را که بین شما و شیخ شلتوت ردّ و بدل شده بدهید تا در مجلّهٔ مکتب اسلام درج کنیم، که ببینند دو قطب شیعه و سنّی… .
🔹 یکدفعه دیدم آقا رنگشان دارد سرخ میشود. چون آقا سفید بودند و وقتی عصبانی میشدند رنگشان سرخ میشد. یکوقت آقا فرمودند: شورش را در نیاورید! تجربه نشان داده که اقلّیت وقتی زیاد رفت طرف اکثریّت، در اکثریّت هضم میشود. من فقط خواستم چون اینها به ما کافر و مشرک میگویند، بیایند اینجا نماز و زیارت ما را ببینند. اینها همه سرّی بوده بین ما و شلتوت. مگر آنها توی رسالة الإسلام چاپ کردند که ما چاپ کنیم؟ اگر یک وقت آنها چاپ کردند، شما به استناد به مجلّهٔ رسالة الإسلام چاپ کنید، نگویند: یک قدم به طرف شیعه نزدیک شدیم، خودشان را باختند! من فقط در این وادی هستم، شما دیگر شورش را در نیاورید».
📚 (ما سمعتُ ممّن رأیتُ، ج۲، ص۶۶ – ۶۷؛ ناقل: شیخ مصطفی اسکندری)