مثنوی عاشورایی!

نصر آمد گفت: ای سلطان عشق!
عشق‌ها چون جسم و تو چون جان عشق

حتم نبود این شهادت مر تو را
حکم فرما بازگردد ماجرا

هست در حکمت زمین و آسمان
گشته منقادت شها کون و مکان

حکم فرما تا که هم‌چون قوم عاد
جمله را سازم هلاک از تندباد

یا بفرما آورم آتش ز غیب
جمله را سوزم چو اصحاب شعیب

یا چه فرعونان نمایم غرق نیل
یا بریزم سنگ چون اصحاب فیل

شاه گفتا: من نمی‌خواهم حیات
خواهم از بهر گنه‌کاران نجات

من نه نوحم تا بگویم: «لا تذر
ربّ دیّاراً علیها من بشر.»

من نه ایّوبم که گویم در بلا:
«مَسَّنِی الضّرُ اَغِث یا ذا العُلی.»

من نه یعقوبم که گویم: وا اَسف
با بلا باشم به صد شوق و شعف

من نبینم هیچ ضرّی در بلا
من بلای دوست را بینم ولا

هر که را افزون بلا آمد ز حق
او ربود از سایرین گوی سبق

زین سبب گفتم: «سبقتُ العالَمین»
چون بلایی کس ندیده این‌چنین

گر سر یحیای مظلوم از جفا
گشت ببریده، ولی نی از قفا

گرچه بابم داد خاتم در نماز
من کنم انگشت و انگشتر نیاز

اکبرم را می‌فرستم سوی تیغ
با مسّرت بی‌فسوس و بی‌دریغ

راضی‌ام کز نیزه گردم ریزریز
تا شوم شافع به روز رستخیز

گر نیفتم من ز پا از نوک تیر
پس که باشد شیعیان را دستگیر؟

گر نگردم من لگدکوب ستور
پس که باشد شافع یوم‌النشور؟

آن‌چنان مستغرق عشقم که تیر
نرم‌تر آید به جانم از حریر

عشقم اندر ناوک پیکان تیر
شد فزون از طفل بر پستان شیر

سر به خاکستر نهم با صد سرور
تا که گرم آید شفاعت را تنور

باید این سر گردد آویز شجر
تا درخت دین از او یابد ثمر

[باید این سر متّصل باشد به سَیر
گه به کوفه، گه به شام و گه به دَیر

تا شود هادی اِلی نهج الرشاد
محو سازد ظلمت کفر و فساد

باید این لب را رسد چوب یزید
تا کند تفسیر قرآن مجید

گمرهانِ راه را آرم به راه
چون که نام من بود داعی اِله

تا که نصرانی شود از مسلِمان
از جهنّم رو کند سوی جنان]

در ره دین می‌کنم جان را فدا
خونبهای خون من باشد خدا

خونبهای عاشقان جز یار نیست
مقصد عشّاق جز دیدار نیست

نیزه و شمشیر ریحان من است
کربلا بزم گلستان من است

گر نگردم من دفین در این زمین
معقلی نبود برای مذنبین

خوانده حق این خاک را دارِ امان
پیش‌تر از خلقت هفت آسمان

آن‌چه پنداری تو من آن نیستم
چشم بگشا، نیک بنگر کیستم

حجّت‌الل‍ه‌ام، ولیّ عصر تو
بی‌نیازم از تو و از نصر تو.

حاجی فاضل خراسانی
منتخب التواریخ،ص٩١٤ – ٩١٥،

@cheraghe_motaleeh

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا