امام صادق علیه السلام و ابوحنیفه سر سفره با هم غذا مىخورند ـتصادف بود- وقتی حضرت از غذا فارغ شد فرمود: الحمد لله رب العالمین اللهم هذا منك و من رسولك : “خدایا! این نعمت از ناحیه تو و از ناحیه پیغمبر تو به مارسیده. است”.
ابوحنیفه به حضرت صادق اعتراض كرد گفت: أ جعلت لله شریكا یا اباعبدالله؟!: براى خدا شریك قرار مىدهى؟ این نعمت از طرف خدا و رسول یعنى چه؟!
حضرت دو تا آیه خواند، معناى آن دو آیه این است كه خدا خودش شریك قرار داده است، او مشرك است!!
و لو انّهم رضوا ما اتاهم الله ورسوله (توبه- 59)اگر به آنى كه خدا و رسول به آنان عطا کرده اند راضی می شدند (برای آنها بهتر بود)
آیه دیگر: و مانقموا الا ان اغناهم الله و رسوله من فضله، (توبه- 74) … خدا و رسول آنان را از احسان خود توانگر ساختند.
ابوحنیفه گفت: ما تا به حالا گویا این دو آیه را نه شنیدهایم و نه هم خواندهایم!
فرمود: هم شنیدهاى و هم خواندهاى و لكن دربارهى تو و اشباه و نظایر تو این آیه نازل شده: بل علی قلوب اقفالها،(محمد-24))قفل شقاوت به قلبت خورده است!
و آیه دیگر: كلا بل ران علی قلوبهم ما كانوا… (مطففین- 14) به خاطر گناهانی که کرده اند بر دلهایشان زنگار بسته است!
كنز الفوائد: 196.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”