شمع انجمن!

همره باد صبا نافه ی مشک خُتن است؟ یا نسیم چمن و بوی گل و یاسمن است؟
دیده ی دل شده روشن مگر ای باد صبا همرهت پیرهن یوسف گل پیرهن است؟
یا مسیحا نفسی می رسد از عالم غیب که دل مرده دلان تازه تر از نسترن است؟
ای نسیم سحری این شب روشن چه شب است مگر امشب مه من شمع دل انجمن است؟
مشرق شمس ابد مطلع انوار ازل صاحب العصر ابوالوقت امام زَمَن است
مرکز دایره ی هستی و قطب الاقطاب آنکه با عالم امکان مَثَل روح و تن است
بحر موّاج ازل چشمه ی سرشار ابد کاندر آن صبح و مسا روح قدس غوطه زن است
ای ز روی تو عیان جنت ارباب جنان بی تو فردوس برین بر همه بیت الحزن است
ای که در ظلّ لوای تو کند گردون جای نوبت رایت اسلام بر افراشتن است.

(آیت اللّه غروی اصفهانی)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا