خاطراتی از مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی

استقبال از افراد قابل تربیت!

آشیخ مهدی ابراهیمی‌نژاد:

با آن كه حاج آقا از شهرت فرار می‌كرد و حتی به بعضی می‌فرمود:

من راضی نیستم شما از من تعریف كنید، با این همه به بعضی توصیه می‌كرد كه مرا پیش فلان آقا معرفی كنید!

هدفش ← ادامه

دقت و اهمیت دادن به بعضی از امور!

مرحوم حاج شیخ در بعضی از امور كه از نظر بعضی از مردم جزیی وكم اهمیت می‌باشد حساسیت خاصی نشان می‌داد.

مثلا می‌فرمود: هر كس كه به من سلام می‌رساند شما سلام او را به من برسانید ( با توجه ← ادامه

انقلاب روحی مرحوم آشیخ عبدالله!

می فرمود:

در نجف اشرف هفته‌ای یکی دو شب درس تفسیرخصوصی داشتم.

در یکی از شبها قدری حماسی صحبت کردم.

آشیخ عبدالله ریزگی هم در درس شرکت داشت.

صبح روز بعد از آن که به مدرسه رفتم شیخ عبدالله را ← ادامه

ظرافت در نحوه برخورد با افراد!

آقای عباس‌نژاد:

یك وقتی در مشهد به باغی رفته بودیم.

مرحوم حاج آقا می‌خواست بایكی از افراد تنهایی صحبتهای خصوصی داشته باشد (صریحا به ما نفرمود از این جا بروید بلكه) به یك صورتی ما را تشویق به بازی كردن ← ادامه

چند تذکر حاج شیخ به بعضی از فرزندانشان!

1-روزی به من فرمود: آقایی راجع به تو می‌گفت: خوب است موهای سرت كوتاهتر از این باشد.

2- در دوران كودكی با ایشان به مغازه آقای احمد أقا روحبخش رفتیم حاج آقا ریسمانی خرید و فرمود:

من این ریسمان را ← ادامه

به در بگو دیوار بشنود!

مرحوم آقاجان معمولا هنگام عصر روزهای  گرم در حیاط منزل(چهارراه ابوطالب) می نشستند، و اگر میهمانی هم می آمد در همانجا می نشست.

روزی یکی از آقایان از شهرستانی به دیدن ایشان آمده بود.

بنده نیز در آن مجلس حضور ← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا