جود و کرمت یا محمد (ص)!
امام صادق علیه السلام:
رسولخدا -صلیاللهعلیهوآله- در يكى از جنگها به نام ذات الرقاع در زير درختى كنار يك درّه سيل گيرى فرود آمد، سيلى آمد و بين آن حضرت و اصحابش فاصله انداخت، در اين هنگام يكى از مشركان ← ادامه
امام صادق علیه السلام:
رسولخدا -صلیاللهعلیهوآله- در يكى از جنگها به نام ذات الرقاع در زير درختى كنار يك درّه سيل گيرى فرود آمد، سيلى آمد و بين آن حضرت و اصحابش فاصله انداخت، در اين هنگام يكى از مشركان ← ادامه
شیخ ابوتراب نهاوندی نقل کرده:
خدمت شیخ طه عرب که مرجع تقلید بود آمدند و گفتند: یک جوانی از دنیا رفته، بیائید بهجنازهاش نماز بخوانید.
آقا بهراه افتاد که برجنازه او نماز بخواند، بعضیها گفتند: این جوان گنهکار است و ← ادامه
مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی در «الکلام یجر الکلام» می نویسد:
آقاى آقا مرتضى، نجل مرحوم آيت الله حائرى نقل كرد كه: در اراک، هفت هشت نفر از طايفه ای، شراب خورده، مست شده بودند. در اين اثناء، همه ← ادامه
شیخ عبدالزّهراء کعبی دربارهٔ آشنایی اش با این قصیده وخواندن آن در جوارِ بارگاهِ حسین بن علیّ{ علیهم السّلام} چنین می گوید:
یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین{ علیه السّلام} شدم، شخصی در مقابل یکی از ← ادامه
مرحوم محدث نوری، در کتاب شریف نجم الثاقب، در حکایت شصت وهفتم، داستان تشرف شهیدثانی را در شب چهارشنبه، دهم ربیعالأول ۹۰۶ق، اینگونه مینویسد:
مرحوم شهید ثانی بههمراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام ← ادامه
نقل شده یکی از علمای نجف که اتفاقاً شاعر زبردستی هم بوده و به دو زبان فارسی و عربی هم خیلی خوب سخن می گفته، در حرم مطهر حضرت علی (ع) نشسته بود، دید یک نفر عوام آمد جلوی ضریح ← ادامه
مرحوم آقای تولایی در ضمن سخنرانی بسیار پرشوری که درباره ی مقام والای حضرت بقیه الله روحی و ارواح العالمین له الفداء و عشق و علاقه ی به آن حضرت داشته می گوید:
«من در این راه تجربه هائی دارم، ← ادامه
حکایت تنوخی از تظلم خواهی ابونصر واسطی بر سر قبر موسی بن جعفر (ع)
محسن بن علی تنوخی (م 384)، نویسنده دو کتاب مهم «نشوار المحاضره» (هشت جلد) و «الفرج بعد الشدة» (پنج جلدی) است، هر دو اثر، عموما خاطراتی ← ادامه
حکایتِ ماجرایِ نحوی و کشتیبان!
نحوی در کشتی بود، ملّاح¹ را گفت: تو علم نحو خوانده ای؟ گفت: نه ،گفت: «ضَیَّعتَ نِصفَ عمرِکَ» یعنی نصف عمرت را به هدر دادی!
روز دیگر تندبادی برآمد ،کشتی غرق خواست شد ،ملّاح او ← ادامه
حکایتی از آیت الله مرعشی نجفی در عصر زعامت آیت الله العظمی حائری یزدی (ره) فرد با ایمان و فقیری بود که نامش شیخ حسین بود، اما به «شیخ ارده شیره» شهرت داشت؛ زیرا به پیروی از قصیده ی نان ← ادامه
تو تهران شخصی به نام «مصطفی دیوونه» بود، در زمان خودش تو چاقو کشی نمونه نداشت، جگر شیر داشت، می گفتند بابا این دیوونه است! رفته تو دل ۱۰۰نفر که می خواهند او را بزنند، این قدر شجاع بود ،← ادامه
ملا محمد هزار جريبي – صاحب تصانيف کثيره – اين قضيه را نقل فرموده است:
من در مجلس درس استاد اکمل «مرحوم آيت الله وحيد بهبهاني قدس سره» که در مسجد پايين پاي صحن مقدس امام حسين عليهالسلام تشکيل ميشد، ← ادامه