آمیرزا ابولمعالی که مربی اخلاقی آقای بروجردی و استاد ایشان هم بود، انسان فوقالعادهای بود.
بین خواص معروف بود که آمیرزا ابوالمعالی اگر بر پدرش ترجیح نداشت، از پدرش کمتر نبود. از نظر اخلاقی هم این جور بوده است. از آقای صافی شنیدم که ایشان از آقای بروجردی نقل میکرد که ما برای درس به منزل آمیرزاابوالمعالی میرفتیم.
روزی خودش از اتاق بالا ـ که محل درس بود ـ پایین آمد و در را باز کرد. پلهای که به بالا میرفت، تنگ بود. منتظر شدم که ایشان بالا برود تا من هم بروم. چون من سید بودم، به هیچ قیمت حاضر نشد تقدم بجوید و مجبور شدم که ابتدا من بروم و ایشان پشت سر من آمد.
حتی آقای صافی از آقای خادمی نقل میکرد که ایشان حاضر نبود بالا دست سادات بنشیند و میگفت با اینک ه ما خردسال بودیم، حاضر نبود بالا دست سادات بنشیند؛ از اینرو ما برای این که بالا دست ایشان قرار نگیریم، جایی در مقابل ایشان مینشستیم!
https://zanjani.ir/