در اوقاتی كه در روستای سیدآباد(نزدیک چناران) بودیم روزی برای تفریح با عدهأی به كوهای اطراف رفتیم.
آقای شیخ عباس حجتی به من گفت اشعاری سرودهام برای شما می خوانم شما نظر خود را در باره آن اعلام كنید!
وقتی اشعارش را خواند به او گفتم ببین آقا ما نسبت به هم حق نان و نمك داریم برای این كه مقداری از حقوق شما را ادا كرده باشم به شما نصیحتی می كنم، و آن این كه این اشعار را این جا خواندی جای دیگری آن را نخوانی!
خودش هم از این جمله خوشش آمد و خیلی می خندید!
“روزنهای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی