تولد معجزه گونه آشیخ عبدالکریم حائری

مرحوم والد [آشیخ عبدالکریم حائری] قدس الله سره الشریف، می‌فرمود:

«که برای پدرم از مادرم فرزندی به وجود نمی‌آمد و او برای دارا شدن فرزند، زنهایی را صیغه می‌کرد تا این که یک روز منزل یک زن صیغه‌ای خود می‌رود که نماز فریضه خود را انجام دهد.

آن زن برای اینکه خانه را برای شوهر خود خلوت کند، دختر یتیمی را که از شوهر خود داشته است از خانه بیرون می‌فرستد، هوا هم سرد بوده است.

دختر می‌لرزیده است و می‌گفته: «مادر! من در این هوای سرد کجا بروم.»

مادر هم او را به عناوینی راضی می‌کرده است که بیرون برود.

این منظره مرحوم محمد جعفر {جد ما} را بسیار ناراحت می‌کند و پس از انجام فریضه از خانه آن زن بیرون می‌آید و مدت او را فسخ می‌کند و مهر او را می‌پردازد و با خداوند خود مناجات می‌کند، قریب این مضمون که:

«خدایا! دیگر من برای پیدا کردن فرزند، زن نمی‌گیریم که احیاناً دل طفل یتیم برای خاطر من آزرده گردد.

تو اگر بخواهی قدرت داری از آن زن که فرزند نیاورده، به من فرزند بدهی و اگر هم نخواهی، خود دانی. خدایا! امر موکول به تو است؛ می‌خواهی فرزند از آن اولی بده، می‌خواهی نده!»

پس از این جریان مادر مرحوم والد به آن مرحوم باردار می‌شود و حق متعال همین یک فرزند [یعنی آشیخ عبدالکریم حائری] را به ایشان عطا می‌کند، نه پیش از ایشان، نه بعد از ایشان، دیگر باردار نمی‌شود، نه به دختر و نه به پسر، و از این جهت ما نه عمو و نه عمه داشتیم.

این هم یک نمونه از اعمال قدرت حق است، اگر-نعوذ بالله- عامل طبیعت بی‌شعور بود، قبل از دعا و پس از دعا از آن لحاظ جهات مادی و عوامل طبیعی فرقی نبود.

از این داستان دو اثر از آثار استجابت دعا معلوم می‌شود: یکی کمال نفس به واسطه توجه به حق متعال و اعراض از عوامل مادی، و دیگر، مشاهده قدرت حق و معاینه نشانی از نشانه‌های قدرت و عنایت خاصه حق متعال!

منبع: کتاب سر دلبران، صفحه‌ی 44

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا