جریان شیخ مهدی حکمی و راننده!

این جریان خیلی معروف است و خیلیها نقل کرده اند:

ظاهراً شیخ مهدی حکمی می خواست از تهران به قم بیاید. حاج فهیم ـ که از محترمین خدمه و از افراد متشخص و معنون بود و سمت خدمت در آستانه هم داشت ـ با آقای حکمی بود.

راننده از بردن شیخ مهدی امتناع می‌کرد و می‌گفت که آخوند اگر سوار بشود، ماشین پنچر می‌شود. آن وقت‌ها در ذهن مردم وارد کرده بودند که آخوند نحس است.

مرحوم حاج فهیم اصرار می‌کرد که ایشان را سوار کند و سرانجام راننده موافقت می‌کند. اتفاقاً وسط راه ماشین پنچر می‌شود. راننده خیلی عصبانی می‌شود و به حاج فهیم خطاب می‌کند که من نمی‌خواستم این شیخ را ببرم، تو تحمیل کردی. سپس زیر ماشین می‌رود که پنچری بگیرد، عقرب او را نیش می‌زند. راننده بیشتر عصبانی می‌شود که این آخوند برای ما بد آورد و این جور حرف‌ها!

حاج فهیم می‌گوید: مشکل شما به دست همین آخوند حل می‌شود. بعد شیخ مهدی روی محل گزیدگی دست می‌کشد و درد از بین می‌رود. ب

عد از دیدن این صحنه راننده به دست و پای شیخ مهدی حکمی ـ قدس سره ـ می‌افتد و عذرخواهی می‌کند!

https://zanjani.ir/

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا