شخصي از دوست خسيس خود گله كرد كه چگونه است پس از اين همه سال دوستي مرا يك بار هم مهمان نكرده اي؟
دوست خسيس گفت: « چون از اشتهاي تو با خبرم، جرات اين كار را نيافته ام؛ زيرا هنوز لقمه اي فرو نداده، لقمه ي ديگري بر مي داري!»
آن شخص گفت: « تو مرا مهمان كن، قول مي دهم در ميان هر دو لقمه، دو ركعت نماز به جا آورم!!!»
دوست خسيس گفت: « چون از اشتهاي تو با خبرم، جرات اين كار را نيافته ام؛ زيرا هنوز لقمه اي فرو نداده، لقمه ي ديگري بر مي داري!»
آن شخص گفت: « تو مرا مهمان كن، قول مي دهم در ميان هر دو لقمه، دو ركعت نماز به جا آورم!!!»