هادی آقا ابراهیمی نژاد:
شب بیست و سوم ماه مبارک بود و ما توفیق داشتیم در خدمتش باشیم. (در روستای ارچنگ اطراف مشهد)
بیشتر متدینین در چنین شبی تاب و تبی دارند که اعمال آخرین شب قدر را انجام دهند.
اما ایشان به روال همیشگیشان نماز مغرب و عشاء را خواندند و با خونسردی تمام مشغول افطاری شدند.
یادم نمانده است که چقدر از شب گذشت که لوازم حمام را برداشتند به حمام عمومی روستا رفتند.
شاید حدود نیمههای شب بود که از حمام برگشتند و با همان خونسردی مشغول صحبت با ما شدند.
از صحبتهای آن شب دو مطلب یادم مانده است که نقل خواهم کرد.
بعد هم سحر شد و بساط سحری مختصری که بود برپا شد. با همان آرامش سحری را خوردند و جمع کوچک ما هم در درون تب و تاب از دست دادن اعمال شب قدر را داشتیم.
حدود نیم ساعت به اذان صبح بود که برخواستند به اتاق خصوصی خود رفتند و تمام.
بنده نمیدانم روش همیشگی ایشان مثل همین شب بوده یا این که میخواستند عملا برخی از هیجانات صوری ما را تعدیل کنند.
اما دو مطلبی که از آن شب یادم مانده است:
«یا الله»ی که کار جوشن کبیر را میکند!
در لابلای سخنانش فرمودند: روی کیفیت دعا تأکید کردند که البته ریشه آن معرفت شخص است.
بعد هم نتیجه مهمی که گرفتند کاملا یادم مانده و آن این که گاهی یک یا الله گفتن از بعضی، از دعای جوشن کبیر خواندن دیگران مؤثرتر است.
دعای سحر!
قدری هم از دعای سحر صحبت کردند خوب دعای سحر ویژگیهای عجیبی دارد که برای همگان ناشناخته است. فرمودند حالا از یک فقره آسانش صحبت میکنیم:
«اللهم انی اسئلک من کلماتک باتمها…» در روایات آمده است نحن کلمة الله…
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی