مرحوم آقای مروارید نقل می کرد:
شیخ حسنعلی تهرانی برادری داشت که برای اعیان و اشراف و سلاطین خیاطی می کرد و چون پول های آنها مشتبه بود، قهراً مال شبهه ناک در اموال وی وارد می شد.
وی در زمان حیات شیخ حسنعلی از دنیا رفت و در قم دفن شد.
شیخ حسنعلی متوسل می شود و از خدا می خواهد او را نجات دهد.
وی در رؤیا می بیند که حضرت معصومه علیها السلام وساطت کرد و فرشتگان عذاب که مأمور تعذیب برادر بودند، منصرف شدند.