السلام علیک یا عین الله الناظره!
غربت کشیده آشنایش فرق دارد
آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد
فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده
هجران زده حال و هوایش فرق دارد
گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا
طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد
بالش بسوزد ، سر برای شمع دارد
پروانه وادیِ فنایش فرق دارد
با من نگویید این قَدَر از طبّ و مرهم
بیماری هجران دوایش فرق دارد
پایان دلتنگیِ یعقوب است یوسف
اما دل من ماجرایش فرق دارد
قلبی که خون شد از فراق حضرت دوست
“یابن الحسن آقا بیا ” یش فرق دارد
لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد
اما گدا خیلی برایش فرق دارد
چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا
عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد
بارِ محبت هر کسی برداشت ، دینش …
… از ابتدا تا انتهایش فرق دارد
پرواز ما بسته به وِتر اهل بیت است
پربسته ؛ رفتن تا خدایش فرق دارد
گمراه کن من را به زلف تابدارش
عاشق شدن هم ” اِهدنا ” یش فرق دارد
زائر اگر یک بار نه یک لحظه حتی …
… با یار باشد ، کربلایش فرق دارد