گلعذار قم!

از آقای سید مصطفی خوانساری شنیدم می‌گفت: میرزای قمی شوهر عمّه و استاد سید مهدی خوانساری بود.

شخصی تقی نام اهل خوانسار با ادّعای سلطنت، ادوات جنگ تهیه کرد به گونه‌ای که فتحعلی شاه مجبور شد شخصاً برای جنگ با او حرکت کند و ادّعای سلطنتش به حدّی بالا گرفت که برخی از امکنه به نام «تقی شاه» نامگذاری شد.

فتحعلی شاه برای این قضیه به خوانسار هم رفت.

میرزای قمی قبل از حرکت به فتحعلی شاه سفارش کرد که وقتی به خوانسار رفتی، سید جلیل القدری آنجاست، او را هم زیارت کن و منظورش همین سید مهدی خوانساری بود.

فتحعلی شاه هم وقتی به خوانسار رفت از سید مهدی دیدن کرد و الآن همان اتاق ملاقات شاه با سید مهدی باقی و مشخص است.

ظاهرا سید مهدی مدّتی در قم پیش میرزا بود. در منزل میرزا درخت نسترنی بود. یک روز وقتی میرزا در منزل بود، دید سید مهدی در کنار درخت نسترن این شعر را می‌خواند:

پیش درخت نسترن وقت گل انار قم                               دست من شکسته دل دامن گلعذار قم

سید مهدی متوجّه حضور میرزا نبود. ناگهان میرزا به سید مهدی گفت: حالا گلعذار قم کیست؟

سید مهدی که تازه متوجّه حضور میرزا شده بود، گفت: جنابعالی.

میرزا گفت: سر به سر من نگذارید.

سید مهدی گفت گلعذار قم آن کسی است که به مردم توحید یاد بدهد و آنها را ارشاد کند!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا