ذکرِ خدای قادر است، اَینَ مُعِزّالاولیاء
معنای هَل مِن ناصر است، اَینَ مُعِزُّالاولیاء
ذکر نبی، ذکر علی. ذکر حسن، ذکر حسین
با فاطمه، با باقر است، این معزالاولیاء
هم چارده معصوم را، هم سیزده مظلوم را
خود یاور و خود ناصر است، این معزالاولیاء
حتی بدرگاه خدا، با التماس و التجا
وِردِ امامِ حاضر است، این معزالاولیاء
در هر غم و در هر بلا ، اوجِ بلا و اِبتلا
نجوای عبدِ شاکر است، این معزالاولیاء
در امتحان ها صبر کن، چشمِ دعا پر ابر کن
حرفِ دلی که صابر است، این معزالاولیاء
هر کس که بر حبلُ المتین، گوید مُذِلُّ المومنین!
پس بر ولایت کافر است، این معزالاولیاء
مانند ستارُالعیوب، آقاست چون غیب الغیوب
او بر گناهان ساتر است، این معزالاولیاء
بیننده ی اعمال ما، آگاه از احوال ما
عَینُ الله است و ناظر است، این معزالاولیاء
خواهی بدانی او کجاست، در خیمه یا در بینِ ماست
او کربلا را زائر است، این معزالاولیاء
گاهی مدینه، گاه طوس، گاهی نجف، گه مکه اوست
کِی غائب است، او حاضر است، این معزالاولیاء
ما را ندارد او نیاز، ما در نیاز و او به ناز
مَحوِ خدای قادر است، این معزالاولیاء
روضه فقط همرازِ اوست، منصور هم آوازِ اوست
او را فرشته ذاکر است، این معزالاولیاء
گِریَد برای عمه ها، سوزد ز داغ خیمه ها
مادر به اشکش ناظر است، این معزالاولیاء
یَابنَ الامام العسکری، تو انتقامِ کوثری
نام تو هم یاجابر است، این معزالاولیاء
زهرا بگوید پشتِ در ، زینب بگوید در سفر
مهدی بیا غم ظاهر است، این معزالاولیاء
محمود ژولیده