داستان زیارت عاشوراء به امر آقا سید محمد فشارکی!

در روز عید فطر در منزل مرحوم آقای حجت‌-ابوالزوجه و استاد حقیر در قسمتی از فقه و اصول خارج‌- حضور داشتم.

فرمودند: با مرحوم میرزا علی آقای شیرازی درس خصوصی نزد مرحوم آقای میرزا محمد تقی شیرازی می‌خواندیم و من به امر میرزا به آن درس می‌رفتم و با آقا میرزا علی آقا مباحثه می‌کردیم. محل درس در بالا خانه‌ای بود مرحوم استاد آقای سید محمد فشارکی که از پایین صدای دوست -یعنی آقای میرزا محمد تقی- را شنید آمد بالا و این و جریان موقعی بود که بیماری وبا در سامراء آمده است ایشان در ضمن مذاکره و صحبت، یا بی‌مقدمه‌-یا دم نیست‌- به مرحوم میرزا که با هم رفیق و مباحثه دو‌نفری داشتند رو کرد و گفت: «آقای میرزا من را مجتهد می‌دانی؟»

ایشان گفتند: «آری شما را مجتهد می‌دانیم.»

دوباره گفتند: «من را عادل می‌دانی؟»

گفتند: «بلی شما را عادل می‌دانیم.»

مرحوم میرزا در جواب گفتند: «اطلاق آن محل منع است.»

ایشان گفتند: «من حکم کردم بر تمام رجال و نساء از شیعه سامراء که زیارت عاشورا بخوانند و ثواب آن را هدیه نمایند به روح جناب نرجس خاتون -علیها السلام والده ماجده حضرت حجت سلام‌الله علیه- و آن را شفیع نمایند نزد فرزندش حضرت حجت که ایشان شفاعت نمایند عندالله، و من ضامن می‌شوم که هرکس این عمل را انجام دهد مبتلی به بیماری وبا نشود.»

این حکم منتشر شد و همه عمل کردند وهیچ کس مبتلا به بیماری وبا از شیعیان نشد و علی‌الظاهر کسی در آن اوان نمرد، جز یک پاره دوز شیعی که معلوم نشد آن زیارت را خوانده یا نه و آیا به مرض وبا مرده یانه و به قدری مطلب روشن بود که سنیان از خجلت مردگان خود را شب دفن می‌کردند و و می‌آمدند و خدم حضرت هادی و حضرت عسگری( سلام‌الله علیهما ) می‌گفتند:

«انا نسلّم علیک مثل ما یسلّم علیک الشیعه. انتهی. »

و این هم از دلایل حقانیت مذهب جعفری و صحت شفاعت اعتبار زیارت عاشورا می‌باشد و مشتمل بر سلسله سند در شفاعت است که نوعاً مغفول عنه است و خود از کرامات سید استاد است، چون ضمانت، دلیل بر اطلاع ایشان است بر غیبی از غیوب علیه، و شاید به واسطه خلیفة الله فی ارضه باشد.

منبع: کتاب سر دلبران،مرحوم شیخ مرتضی حایری- صفحه‌ی 88

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا