از بعضی از موثقین،شنیدهام که بعد از مرحوم شیخ انصاری، فضلاء درجهی اول، جلسهای برای تعیین مرجع نمودهاند، در آن جلسه بیشتر آراء متوجه مرحوم آقا حسن نجم آبادی بود. مرحوم آقا حسن خواهش میکند که میرزای شیرازی این مسؤولیت را قبول نماید، میرزا میگوید:
مرا معاف بدارید، چون گذشته از آن که رساله ندارم، فتوی در مسائل ندارم، با این ادلهای که دست ما هست، جواب مردم را چه بگویم؟ و جواب خدا را چه بگویم؟
بالاخره به اصرار زیاد و تایید حاضرین به ایشان محول میشود و آقا حسن نجم آبادی کنار میرود.
حاجی نوری در دار السلام بنا بر آنچه به نظرم میرسد، نقل میکند:
که یکی از اهل مکاشفه گفت: «جنازه آقا حسن را که به وادی السلام نجف آوردند، من دیدم که وادی السلام پر از نور شد.»
آقا حسن به طوری کنار رفت که اهل علم هم او را نمیشناسند. عمده اعتقاد به مبدأ و معاد است که در نظر مؤمن شناسایی مردم ارزش ندارد ، خدا باید او را به خوبی بشناسد و ان الدار الاخرة لهی الحیوان: دنیا بازیچهای بیش نیست، حیات و زندگی حقیقی در سرای دیگر است.
منبع: کتاب سر دلبران، صفحهی 114