بسم الله جزء هر سوره است، در یك روایتى دارد كه عامه عمدوا إلى أعظم آیة فى كتاب الله فأسقطوها، اینها تعمد كردهاند اعظم آیهاى كه در قرآن است اسقاط كردهاند، گفتند بسم الله جزء سوره نیست، خیلى از آنها هم در نمازشان آن را نمی خوانند.
نه خیر این از أتم أسماء است، و از أعظم أسماء لفظیهى تدوینیه است، و خداوند در اول هر سورهاى بیان كرده است.
و در دستگاه آفرینش هم أول ما خلق الله این انوار مقدسه هستند، كلهم نور واحد. حكیم على الاطلاق همان طورى كه در قرآن به اعظم اسماء افتتاح مىكند، در عالم خلقت هم همین طور است، به أشرف أسماء، نحن كلمات الله التامات، نحن أسماء الله الحسنی.
روایات هم الى ماشاء الله كه نمىشود احصا كرد، -نمىشود یعنى زیاد است- كه أول ما خلق الله نور نبیك یا جابر
آن روایتى را هم كه آن شب مضمونش را عرض كردم پیغمبر اكرم فرمود: یا على! وقتی که خداوند ملائكه را خلق كرد -ترتیب خلقت را ما حالا كار نداریم، اول عرش، كرسى، لوح، قلم، اول جنت، نار، ما آنها را حالا در صددش نیستیم- ملائكه وقتى كه نور مقدس ما را مشاهده كردند استعظموا امرنا بزرگ شمردند، یعنى همچین خدا خودش باشد!
بعد مىفرماید كه سبحنا فسبحت الملائكه سبحان الله بگویید! به ملائكه تعلیم كردیم، خدا منزه است، بالاتر از این است، ما مخلوقیم، مخلوقون مربوبون مدبرون، ما از خودمان هیچى نداریم، ما مخلوق خدا هستیم، نهایت خدا به ما علم داده، قدرت داده، چه داده، ما را منور كرده به نور علم، ما را حامل علم خودش قرار داده، علم مال اوست داده به ما، ما مخلوق و مربوبیم، یاد دادیم به ملائكه، معلم ملائكه شدیم (حالا اینها تعبیرات بنده) ملائكه از ما خدا شناسى را آموختند، اگر ما به آنها نمىآموختیم آنها ما را مىگفتند خداست.
خوب حالا وقتى این طور شد آن وقت روایات عدیدهاى در این باب به عبارات مختلفه همه حل مىشود.
اگر گفتند ما جنب اللهیم درست است، ما عین الله الناظرة فیى الخلق هستیم درست است، ما قدرت الله هستیم درست است، معنایش یعنى چه؟
جنب به معناى پهلوست در لغت عرب، خوب ما جنب خدا هستیم خدا كه جسم نیست كه ما پهلوى او باشیم كه، جنب او باشیم، این یعنى چه؟
یعنى ما اول مقرب عند الله هستیم، آخر این پهلوى آدم قرب است دیگر، نزدیك است به آدم، نیست؟
یعنى اول مقرب عند الله مائیم، جنب الله معنایش این است، جنب به معناى پهلوى اصطلاحى نیست، این پهلویى كه ما مىفهمیم، خدا پهلو كه ندارد، این تعبیرات روایات را باید فهمید، جنب خدا، جنب الله، پهلو، یعنى چه؟ یعنى از ما نزدیك تر كس دیگرى نیست.
آن شب عرض كردم كه مراتب مخلوقات مختلف است، در علم و در قدرت و…همه یكى نیستند، وقتى كه اختلاف باشد لابد در درجه بالا در علم و كمال و قدرت یك دستهاى باید باشند، آن ما هستیم.
شما اگر غیر از ما (بنده عرض مىكنم) سراغ دارید بفرمایید؟
آن كسى كه كلمه ابّ را با این كه عرب است! و فاكهة و ابّا را بلد نیست، خلیفه پیغمبر هم هست به خیال خودش دیگر!…
آن كسى كه پیره زنهاى پشت پرده خودش مىگوید از من اعلمند، افقهند، آن را نشان بدهید! صلواتى مرحمت كنید!
خوب ید الله هستیم، خدا دست دارد مگر؟ ید الله هستیم، یعنى بعضى از كارهاى خدا به دست ما انجام مىگیرد، كارها به دست انجام مىگیرد، ید الله معنایش این است، این معجزات وكارهاى دیگر و كارهاى دیگر چى است اینها؟ حالا تفصیلش را نمىخواهیم وارد بشویم، داراى قدرتند دیگر، خدا قدرت به آنها داده اجازه اگر بدهد كار مىكنند عاملین لله هستند.
عین الله هستیم، ما چشم خداییم، خدا مگر چشم دارد؟ یعنى ما ناظر به تمام دستگاه آفرینش هستیم، به منزله چشم خدا! نگاه مىكنیم! مىبینیم! كى چكاره است؟ كجا چطور است؟ آسمان، زمین، همه، بله بله! نگاه مىكنیم مىبینیم دیگر!
خوب اینها را باید فهمید معنایش را یا نه؟ یا همه را بگوییم اینها دروغ است؟
خوب این انوار مقدسه اول ما خلق الله هستند، باز اگر مقتضى شد انشاءالله وقتمان زیاد نكشد نیم ساعت گفتیم، باز مقتضى شد بیشتر انشاءالله شرحش را خدمتتان عرض مىكنم.
خوب اول ما خلق الله روایات متعدد نه یكى، نه دو تا، نه سه تا، این عبارات دیگر هم ید الله، قدرت الله، عین الله، اینها همهاش معنایش درست است، اما باید معنا كرد اینها را، اینها همه خیلى واضح است.
پس اینها اول ماخلق الله قبل از آنى كه در دستگاه آفرینش مخلوقى، نه آدمى نه حوایى نه عرشى نه كرسیى نه لوحى نه قلمى نه چى نه چى، نه آسمانى، هیچى هیچى، این انوار مقدسه آفریده شدهاند، دهرهایى خدا مىداند ما نمىدانیم تسبیح مىكردهاند، تقدیس مىكردهاند، دیگر بعد از حالا چه دهرهایى چقدر فاصله شد ما آنها را دیگر بلد نیستیم، آن وقت ملائكه آنجا یاد گرفتند خدا شناسى را، اینها هادیند، از هم اول اینها هادى تمام مخلوقاتند به هدایت تكوینیه و تشریعیه.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”