هدایت گفتیم كه دو قسم است، بلكه به یك معنا چهار قسم است: یك هدایت تكوینى داریم، یك هدایت تشریعى داریم، -اینها اصطلاحات طلبگى است یك قدرى، لكن چاره نیست دیگر تعبیر غیر از این نداریم به فارسى-
هدایت تكوینى، هدایت تشریعى، هر یك از اینها هدایت عامه، هدایت خاصه، حالا ما تمام خصوصیاتش را صحبت نمىكنیم.
هدایت تكوینى الذى قدّر فهدی، خداوند تبارك و تعالى هر كسى را كه خلق فرموده، هدایت تكوینى هم كرده است، تمام موجودات را.
هدایت تكوینى یعنى چه؟
یعنى راه كمال را، زندگانى را، راه ترقى را، براى آنها قرار داده، به اختیار خودشان هم نیست، گیاه هدایت تكوینى دارد، علف از زمین كه مىخواهد بروید مىداند چطور بیاید بالا، او بداند یا نداند، یعنى او هست دیگر. اگر مثلا یك سنگى باشد این گیاه نمىتواند بالا بیاید، كج مىكند از جاى دیگر در مىآید.
تمام حیوانات هدایت تكوینى دارند، مورچه، زنبور، حیوانات دیگر، حیوانات دیگر، موش مثلا هدایت تكوینى دارد گربه را ببیند در مىرود، مىفهمد دشمنش است، دیگر این محتاج به درس خواندن و استاد دیدن نیست دیگر، هدایت تكوینى است.
خود انسان هم همین طور، تمام اعضاء و جوارح انسان هدایت تكوینى دارند، هر عضوى از اعضاى انسان یك وظیفهاى دارد آن را انجام مىدهد، هاضمه هضم غذا مىكند، قلب چه كار مىكند، تمام اعضاى بدن انسان هر كدام یك وظیفهاى دارد انجام مىدهد، این هدایت تكوینى است، این را اصطلاحا مىگوییم هدایت تكوینى.
هر موجودى به طرف كمال خودش؛ یعنى آنچه وظیفهاش است تكوینا انجام مىدهد، این را مىگویند هدایت تكوینى.
هدایت تشریعى مثل آن راهنمایى است كه خداوند تبارك و تعالى به وسیلهى انبیا، بشر را راهنمایى مىكند، این هدایت تشریعى منحصر به جن و انس است، همین دو دسته، انسان و طایفهى جن، كه خداوند تبارك و تعالى انبیا را براى اینها مبعوث فرموده، كه راه را از چاه براى اینها بیان كنند، این را هدایت تشریعى مىگوییم. این دو قسم است.
هدایت تشریعىـ عمده اینجاست ـ دو قسم است: یك قسم هدایت عامّه است..
هدایت عامّه همین است كه إنا هدیناه السبیل إما شاكرا و إما كفورا، این هدایت عامّه به معناى ارائهى طریق است، طلبگیش، یعنى راه نشان دادن، انبیا از طرف خدا مىآیند مبعوث مىشوند و راه براى مردم، راه بهشت را و راه جهنم را بیان مىكنند، صراط مستقیم را براى مردم ارائه مىدهند.
این دیگر اختصاص به فردى دون فردى ندارد، تمام بشر از جن و انس، كافر، مؤمن، هر طایفهاى، انبیا مبعوث براى همه شدهاند، اسود، ابیض، همه، همه، مرد، زن، جن، انس، این را مىگوییم هدایت تشریعى عامه. یعنى انبیاء آمدهاند كه راه را از چاه براى مردم بیان كنند، مهلكات مردم را بیان كنند كه چیست، منجیات را هم بیان كنند چیست، از این راه اگر بروى نجات پیدا مىكنى، طریق بهشت است، از آن راه اگر رفتى هلاك مىشوى، وظایفى را براى بشر بیان مىكنند.
این را مىگویند هدایت عامّه كه این را ارائهى طریق مىگویند، إناهدیناه السبیل إما شاكرا و إما كفورا، بشر یا شاكر است، یعنى این هدایت، ارائهى طریق كه شده قبول مىكند، تشكر مىكند، یا این كه كفران مىكند قبول نمىكند، یا عمل نمىكند.
آن وقت بشر اختیار دارد، این ارائهى طریق این از طرف خدا هست، حالا بشر اختیار دارد مىخواهد قبول كند، مىخواهد نكند، من شاء فلیؤمن و من شاء فلیكفر، إما شاكرا و إما كفورا.
این هدایت تشریعى عام، آن هم هدایت تكوینى عام.
خوب یك هدایت تكوینى خاصى داریم و یك هدایت تشریعى خاصى داریم..
خوب هدایت تكوینى خاص كدام است؟ هدایت تكوینى خاص این است كه خداوند تبارك و تعالى از نیات عبدش با خبر است، مطلع بر ضمایر هست، ضمیر انسان، نیت جنابعالى و بنده را مىداند، خداوند چون عالم است، آن وقت مؤمن را كه نیتش پاك است، یك عنایت و لطف خاصى به مؤمن دارد تكوینا، یعنى چه؟
یعنى یك اسبابى براى مؤمن، اسباب توفیق فراهم مىكند، خواهى نخواهى همین طور توى جایش نشسته مؤمن، یك مرتبه مىبینى یك وسایلى برایش فراهم مىشود كه یك كار خیرى انجام مىدهد، آن وسائل به دست خودش هم نیست، این یك هدایت تكوینى است كه مختص به مؤمن است، كه یك اسبابى خداوند تبارك و تعالى براى مؤمن فراهم مىكند.
توفیق تكوینى، اعانت تكوینى آن قدرتى كه به او مرحمت كرده، ، یك فوق العادهاى هم شاید باشد براى مؤمن. این را هدایت خاصه تكوینى مىگویند، چه مؤمن بداند یا نداند، خداوند یك توفیقهایى به او عنایت مىكند، این هدایت خاص تكوینى است.
هدایت خاص تشریعى كدام است؟ آن این است كه خداوند از ضمایر مطلع است گاهى مىبینى عنایت الهى براى مؤمن یك راهنماى خاصى معین مىكند، یك توفیقى به مؤمن مىدهد كه یك نفرى پیدا مىشود زیر بال او را مىگیرد، آن وقت یك الطافى و یك علومى، اسرارى، یك مطالبى دینى به وسیله یك مؤمنى ـكه این مىشود هدایت تشریعى ـ او به این مىگوید باید چنین بكنى، مطلب این طور است، مطلب این طور است، باید چنین كنى، چنان كنى.
-اگر طالب چیز فهمى باشیم به دست مىآید، میل به شیئى غیر از طلب شیىء است، كى میل ندارد كه با سواد باشد؟ كى میل ندارد كه احكام دینش را بلد باشد؟ همه میلش را دارند، اما یكى تنبل است طلب نمىكند، تا طلب نكنى هم به آدم نمىدهند.-
خیلى خوب حالا این هدى للمتقین، این هدایت در اینجا غیر از آن هدایت آیهى شریفه است، أنا هدیناه السبیل، آن ارائهى طریق است، آن هدایت عامّ است، براى مؤمن و كافر خدا راه را ارائه مىدهد.
این هدى للمتقین، این هدایت خاص است، این براى پرهیزكاران است، اگر شخص پرهیزكار بود، داراى ورع بود، از محرمات اجتناب كرد، اطاعت فرمان عقل را كرد، كه حجت داخل است، خداوند مطلع است بر ضمایر، آن وقت این به وسیلهى قرآن هدایت خاص پیدا مىكند.
قرآن كلام الله مجید است، معارف قرآن در قلب مؤمن كتابت مىشود، ایمان در قلب مؤمن كتابت مىشود، علم قرآن، قرآن او را هدایت مىكند، این هدى للمتقین معنایش این است.
این یعنى چه؟ چرا خداوند تبارك و تعالى هدایت را منحصر به متقین مىفرماید؟ این هدایت خاص است، البته این مال متقین است دیگر، مال پرهیزكاران است.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”