آقای عباس نژاد:
مرحوم حاج آقا حدود سال 1348 منزلی را در راسته نوغان کنار مسجد محرابخان برای عده ای از طلاب به طور دربست اجاره کرد.
قبل از اجاره کردن آن منزل میخواست آن را از نزدیک مشاهده کند.
یک شب بعد از نماز مغرب و عشا، من هم به همراه ایشان به آن منزل رفتیم.
ناگهان مستأجر آنجا شروع به سر و صدا و توهین کرد و گفت شما امنیت ما را سلب کردید!
حاج شیخ با خونسردی فرمود: من نمیدانستم زن و بچه شما این جا هستند فکر میکردم منزل تخلیه شده است.
مستأجر گفت نه خیر ما هنوز هستیم.
فرمود: حرفی نیست شما با فردی که واسطه ماست صحبت کنید.
آن مرد که خونسردی و برخورد خوب و متین ایشان را دید، ساکت شد و شاید هم خجالت کشید و روز بعد هم به سراغ ایشان آمد و عذرخواهی زیادی کرد.
در این مدرسه حدود ۱۴ طلبه مستقر بودند که تحت نظارت و اشراف حاج آقا اشتغال به تحصیل داشتند.
صبح و عصر به آن حیاط میآمد و زیر درختی مینشست و بر اساس نیاز ما برای ما صحبت میکرد
در آن زمان چند جلسه در خدمت ایشان به درس تفسیر مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی که در مدرسه میرزا جعفر تشکیل میشد رفتیم.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی