ظرفیت فوق العاده مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی!

در زمان ما در نجف به آقاسید ابوالحسن رحمة الله علیه فحش می‌نوشتند، پسر آقا را سر نماز جماعت سربریدند.

جریان از این قرار بود که شخصی از سید تقاضای پولی کرده بود و مکررا به منزل سید می‌رفته و گویا امور سید در دست پسرشان بوده و این شخص از پسر سید ناراحتی دیده بود.

سر نماز جماعت پشت سر پدرش، چاقو به گلویش فرو کرد. لحظه‌ای نگذشت که جان سپرد.

سید رضوان الله علیه هیچ ترتیب اثری ندادند، بلکه برای عربها که به طلبه‌ها فحش می‌دادند پیغام فرستادند که طلبه‌ها فرزند خودم هستند، حق ندارید به آنها بد بگویید،

خلاصه سید صبر و شکیبایی عجیبی از خود نشان داده بودند!

روزنه‌ای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا