بهترین و زیبا ترین دعا!
یک وقتی در صحرای عرفات حالم متغیر شد گفتم:
خدایا! من بلد نیستم از تو چه بخواهم تو را به حق امام عصر به من یاد بده که از تو چه بخواهم؟!
خدا شاهد است که بلافاصله این دعا و ← ادامه
یک وقتی در صحرای عرفات حالم متغیر شد گفتم:
خدایا! من بلد نیستم از تو چه بخواهم تو را به حق امام عصر به من یاد بده که از تو چه بخواهم؟!
خدا شاهد است که بلافاصله این دعا و ← ادامه
مرحوم سلطان الواعظین شیرازی خاطرهای را در مورد برخورد بعضی از علمای متعصب اهلسنت بیان میكند و نشان میدهد كه چگونه توانسته است با بیان بلیغ خود از خود و مذهب اهلبیت علیهمالسلام دفاع کند.
ایشان نقل میكنند:
🍃 «در ← ادامه
📚داستان معنوی واقعی میرداماد
شاه عباس صفوی درشهراصفهان ازهمسرخود سخت عصبانی شده وخشمگین میشود، درپی غضب اودخترش ازخانه خارج شده و شب برنمیگردد.
خبربازنگشتن دخترکه به شاه میرسدبرناموس خودكه اززیبائی خیره كنندهای بهره داشت سخت به وحشت میافتد،
ماموران تجسّس ← ادامه
مرحوم آقای مروارید نقل می کرد:
شیخ حسنعلی تهرانی برادری داشت که برای اعیان و اشراف و سلاطین خیاطی می کرد و چون پول های آنها مشتبه بود، قهراً مال شبهه ناک در اموال وی وارد می شد.
وی در
حاج میرزا مهدی زنجانی هم خانواده اش بیت محترمی بود و هم خودش آدم بزرگوار و محتاطی بود.
از بعضی از منبری ها شنیدم: موقوفه ای برای روضه خوانی بود که تولیتش با وی بود.
گاهی اوقات حاج میرزا مهدی
از مرحوم حاج آقای والد شنیدم: در زنجان شخصی به نام شیخ هبة الله که خیلی هنرمند، شیرین و صاحب نوادر بود.[1] روزی خدمت آخوند ملاقربانعلی می رود
(آن وقت ها رسم بود که به اشخاص، برات هایی حواله
آقای آسید ابوالحسن اصفهانی ویژگی های ممتازی داشت، از جمله این که در قضاء حوائج مردم خیلی ساعی بود.
شنیدم به کسی وعده داده بود پولی به او بدهد. همان موقعی که پسرش را کشته بودند و مشغول تشییع جنازه
حاج شیخ مرتضی آشتیانی شخص اوّل تهران بود.
به نظرم از آسید فرج الله فقیهی اصفهانی شنیدم: نماز حاج شیخ مرتضی به قدری شلوغ می شد که برای مأمومینی که دیر می آمدند، جا پیدا نمی شد.
یکی از اشراف
اگر طلبه ای با استعداد باشد، به نظرم با ملاحظة دو کتاب، عمدة اصول را یاد می گیرد:
یکی کفایه آخوند و دیگری دُرر الأصول مرحوم حاج شیخ، چون دو سبک اصول است. حاج شیخ در دُرر الأصول از اصول
یکی از بیوت مهم اهل سنّت در بغداد بیت آلوسی است که علمای بسیاری به این بیت منسوب و به ردّ شیعه اهتمام داشته اند. یکی از آلوسی ها دربارة امام زمان علیه السلام در یک برگ نقدی نوشته و
اداره حوزه علمیه نجف در سال 1262 ق. به شیخ محمد حسن معروف به صاحب جواهر رسید وی از فقهای بزرگ شیعه و مؤلف کتاب معروف جواهر در فقه است، این کتاب بسیار مفصل، مرجع فقها در فروع مسائل |
❇️ جناب استاد شیخ مرتضی اسکندری (نزیل مشهدالرّضا و مدرّس خارج)، لطف فرموده و چند حکایت از جدّ امّیشان مرحوم آیةالله حاج شیخ محمّدرضا بخارایی، دربارهٔ آقا ضیاء عراقی برای حقیر نقل کردهاند، که ذیلاً تقدیم میگردد.
✳️ جدّ بنده ← ادامه