کرامتى از سید عبدالله جزائرى!
یکى از مطالبى که از مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایرى شنیدم، این بود که نادر شاه در جلسه اى مسأله تقریب را به همان صورتى که خودش قائل بود، مطرح کرد.
صدر الصدور مخالفت کرد. نادر دستور داد که در ← ادامه
یکى از مطالبى که از مرحوم حاج میرزا فخرالدین جزایرى شنیدم، این بود که نادر شاه در جلسه اى مسأله تقریب را به همان صورتى که خودش قائل بود، مطرح کرد.
صدر الصدور مخالفت کرد. نادر دستور داد که در ← ادامه
محقّق کرکى دو بار به ایران آمده است: یک بار در زمان شاه اسماعیل و بار دیگر در زمان شاه طهماسب، و مدّتى ماند.
گمان مى کنم در زمان شاه اسماعیل به هرات رفته بود. در آن موقع شاه اسماعیل ← ادامه
مرحوم آقاى داماد [آیت الله سید محمد محقق داماد] مى فرمود: نزد حاج شیخ غلامرضا یزدی کتاب “قوانین” مى خواندم.
اشکالى کردم، ولى حاج شیخ غلامرضا نتوانست جواب اشکال مرا بدهد.
البته آقاى داماد استدراک کرد و فرمود: اینکه ← ادامه
مرحوم آیت الله بروجردى خیلى به حدود شرعى مقیّد بودند.
از تبریز براى ایشان استفتایى فرستاده شد درباره آسید ابوالحسن اصفهانی که تقلید از ایشان در نظر ما اشکال دارد؛ چون سن آسید ابوالحسن بالا رفته و حافظه ایشان ← ادامه
یک زمانی من نزد مرحوم حاج آقای والد بودم، شخصی اهل تهران که در وادی عرفان بود و گاهی هم کشفیات و مغیباتی هم می گفت خدمت ایشان آمده بود و خیلی به ایشان اظهار ارادت می کرد.
می خواست ← ادامه
آقای شیخ حسن تیلی می گفت: یک وقتی مرحوم سید کاظم صمدانی به من مراجعه کرد و گفت: عیالم می خواهد وضع حمل کند و چیزی در بساط ندارم، شما فکری بکنید.
من هنگام مغرب آمدم حرم حضرت معصومه -علیهاالسلام- ← ادامه
در مدرسه فیضیه قبل از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، آخوند ملّا عبدالله قمی امام جماعت بود.
وقتی مرحوم حاج شیخ به قم هجرت کرد، آقای حاج سید احمد خوانساری امامت آنجا را عهده دار شد و شب ها در ← ادامه
مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند.
پروفسور بولون جراح حاذق بلژیکی که در آن زمان در شهر مشهد مشغول کار بود ایشان را عمل کرد.
پرفسور پس از یک عمل سه ساعته زمانی ← ادامه
آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی یکی از چهار صاحب کرامت در دوره میرزای شیرازی و بعد از میرزا بود.
شنیدم وقتی مرجعیت میرزا فراگیر شد و کارهای وی سنگین گردید، میرزا کارها را تقسیم کرد؛ مثلا تدریس را به آسید ← ادامه
در قضیه نماز باران (1323ق) که به امامت آسید محمدتقی خوانساری برگزار شد، ایشان منبر رفت. مرحوم آقای آمیرزا محمدتقی اشراقی هم منبر رفت و این شعر را هم خواند:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم← ادامه
تذکر یک داستان در این موقعیت که آقایان به تبلیغ تشریف میبرند مفید است:
شخصی داستانی برای ما نقل کرد از ملا عزیز که منبری درجه یک زمان ناصرالدین شاه (و پس از آن) در تبریز بوده است (راوی این ← ادامه