همه یادداشت‌ها

به قدری مشغول درس بودم که اصلا به فکر ازدواج نبودم

می فرمود:

به قدری مشغول درس و بحث بودم (در نجف اشرف) و به آن شوق و ذوق داشتم که اصلا فکر ازدواج نبودم چه رسد به این که اذیت شوم!

وقتی به سن سی سالگی رسیدم، روایات باب نکاح ← ادامه

کلمات قصار مرحوم حاج شیخ محمدعلی واعظ خراسانی- بخش 3

این جمله را در منبرهایش زیاد تکرار می کرد:

اللهم نبهنا عن نومه الغافلین(خدایا ما را از خواب انسانهای غافل بیدار فرما!)

این جمله را بارها خطاب به علما می گفت:

عصمکم الله من الزلل(خدا شما را از لغزشها ← ادامه

باید از قرآن و روایات شروع کرد

یک وقتی فکر می‌کردم که در تعطیلات چه کتابی را مطالعه کنم،

خواب دیدم باغ بزرگی است. در وسط باغ اتاق بزرگی قرار دارد.

وارد شدم دیدم در گوشه اطاق مرحوم حاجی نوری نشسته است.

پس از بیداری خوابم را ← ادامه

پای صحبت هر کسی نباید نشست

مرحو م حاج شیخ عبد الحسین واعظ زاده خراسانی می فرمود:

مرحوم حاج شیخ على زاهد قمى (ساکن نجف اشرف) می فرمود:

من فقط پای منبر حاج شیخ محمدعلی واعظ (معروف به واعظ المراجع، پدر بزرگوار حاج شیخ عبد الحسین ← ادامه

نحوه توسل به حضرت ابوالفضل

مرحوم علامه شیخ محمد باقر بیرجندی نقل می کند:

من در عالم خواب گوینده ای را دیدم میگفت: هر کس با این عبارت متوسل به حضرت عباس علیه السلام شود، حاجتش برآورده میگردد:
       عبدالله اباالفضل دخیلک
(ای عبد خدا اباالفضل، ← ادامه

نعمت آستین گهنگی و تنگدستی

می‌فرمود یکی از رازهای موفقیتم، فقر و تنگدستی و به تعبیر خودشان آستین کهنگی بود:

آستین کهنه‌گی من، نعمتی بود که کسی برای آجیل دور و بر من نیاید.

معلوم است که اگر یک روز رفتی اتاق کسی آبگوشت خوردی، ← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا