تشبیه زهد شیخ انصاری به…
«در لمعات گوید: در ایّام نجیبپاشا، قرار شد که کسی جز اهل نظام تفنگ در کربلا و نجف داخل نکند و حتّی زائری که تفنگ به همراه داشت بر در دروازه میگرفتند و اسم صاحبش را بر وصلهٔ کاغذی نوشته ← ادامه
«در لمعات گوید: در ایّام نجیبپاشا، قرار شد که کسی جز اهل نظام تفنگ در کربلا و نجف داخل نکند و حتّی زائری که تفنگ به همراه داشت بر در دروازه میگرفتند و اسم صاحبش را بر وصلهٔ کاغذی نوشته ← ادامه
امیرالمؤمنین، علی علیه السلام اقيانوس اعظم است. يك خليج هايي به ایشان متّصل هستند كه از اين دريا به مقدار استعداد خودشان آب گرفتهاند. يكي از آنها رُشَيد هَجَري است. اميرالمؤمنين علیه السلام دستي به رُشَيد هَجَري زده بود و ← ادامه
همهروز روزه بودن، همهشب نماز كردن
همهساله حج نمودن،سفر حجاز كردن
شب جمعهها نخفتن بهخدای راز گفتن
ز وجود بینیازش، طلب نیاز كردن
به مساجد و معابد همه اعتكاف جستن
ز مناهی و ملاهی همه احتراز كردن
ز مدینه تا ← ادامه
آمد بهار و بی گل رویت بهار نیست
باد صبا مباد چه پیغام یار نیست
بی روی گلعذار مخوانم به لاله زار
بی گل نوای بلبل و شور هزار نیست
بی سر و قدّ یار چه حاجت به جویبار
ما ← ادامه
صَاحِبِ النَّاسَ بِمِثْلِ مَا تُحِبُّ أَنْ يُصَاحِبُوكَ بِهِ تَكُنْ عَدْلا.
با مردم چنان معاشرت و رفتار كن كه دوست داری با تو معاشرت كنند(در این صورت) عادل می شوی.
تنبیه الخاطر۱/ ۷۹، کشف الغمة۱/ ۵۷۲، بحار ۷۵/ ۱۱۲.
«مرحوم شاکر در لمعات آورده که:
روزی استاد اعظم (شیخ انصاری قدّس سرّه) بالای منبر برای طلّاب درس میفرمودند. در ضمن سخن، به مناسبتی فرمودند: من در ایّام تحصیل خود در خدمت حاج ملّا احمد نراقی و خدمت شریفالعلماء و ← ادامه
«شنیدم از شیخ انصاری پرسیدند که:
رکن رابعی که شیخیّه به آن اعتقاد دارند چیست؟
ایشان گفته بود: نمیدانم، ولی در شرایع است که: الركن الرابع في النجاسات!»
(جرعهای از دریا، ج۲، ص٤۳۹)
دید مردی شخص کوری را بشب دستش چراغ
می رود با کوزه ای بر دوش یکسر سوی باغ
خنده کرد و گفت، چشمان تو کوراست ای رفیق
می نمایی با چراغ از بهر چه طی طریق
در جوابش گفت، من ← ادامه
سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندي
دعاي صبح و آه شب کليد گنج مقصود است
بدين راه و روش مي رو که با دلدار پيوندي
قلم را آن زبان نبود که ← ادامه
بدن، مرکب ماست. ما سوار بر این مرکب هستیم. به این مرکب هم باید یك كمی خوراكی داد تا سر حال بیاید و ما را بِكِشد و بِبَرَد. لذا ثلث آخر شب، بلند شوید و دست و صورت را بشویید. ← ادامه
با این که ما به وجود مسعود امام زمان ارواحنافداه عقیده داریم، با اینکه او را امام حیّ غائب می دانیم، ولی از ولیّ وقتمان امام زمان ارواحنافداه غافلیم و خیلی هم دوریم؛ و این غفلت، از لمّه های شیطانی ← ادامه
ای فلک ای روزگار عمر جوانی میخرم
لحظه های عاشقی بر زندگانی میخرم
رفته ایامی ز دستم بس ستمها دیده ام
می دهم دار و ندارم مهربانی میخرم
شهره ی شهرم ولی سنگ صبور غصه ام
شهرتم را میدهم من ← ادامه