سيدها! صبح دمید!
مرحوم حاج سید محمد علی میلانی در کتاب خاطرات خود مینویسد:
دو سال از رحلت پدرم آیتالله میلانی گذشته بود که توفیق زیارت اعتاب عالیات نصیبم گردید. در نجف اشرف، آیتالله خویی و آقازادهشان آقا سید جمال از این جانب ← ادامه
مرحوم حاج سید محمد علی میلانی در کتاب خاطرات خود مینویسد:
دو سال از رحلت پدرم آیتالله میلانی گذشته بود که توفیق زیارت اعتاب عالیات نصیبم گردید. در نجف اشرف، آیتالله خویی و آقازادهشان آقا سید جمال از این جانب ← ادامه
به آقای بروجردی اطّلاع دادند که فردا قرار است مراسم آتش بازی برگزار شود و شاه هم قرار است در آن مراسم شرکت کند.
آقای بروجردی خیلی ناراحت شد و حاج احمد (خادمِ خانه زاد مرحوم آیةالله بروجردی و بزرگ ← ادامه
وقتی آیة الله میرزا کاظم تبریزی(ره) از عراق به ایران آمده بود، از جهت معیشت بسیار در فشار بود و مشکلات مادی فراوانی را تحمل میکرد.
معظم له خاطره ای از آن دوران را چنین نقل کرد:
آن ایام در ← ادامه
در آخرین لحظات زندگانی یکی از مراجع بزرگ در کنار بستر ایشان بودم از او سئوالی کردم، در جواب من سخنی گفت که مرا آتش زد!
او مرحوم آیت الله میرزا عبد الهادی شیرازی (مدفون در مقبره خاندان شیرازی در ← ادامه
آیت الله شبیری :
ابوی ما در زنجان معتمد بود و ادارۀ مدرسۀ سید را به عهده داشت؛ پس از انتقال ایشان از زنجان به قم در اوایل، ایشان شهریه نمی گرفتند چون خانم احتجاب السلطنه وصیت کرده بود که ← ادامه
«میرزای نایینی (رحمة الله تعالی علیه) میدونید مقام علمیشون چیه. بعد از اینکه از دنیا رفته بود، آقای خویی (خدا رحمتش کنه) ایشون به من گفت؛ گفت که: ده پونزده سال خواب کسی نیومده بود میرزا، یک طلبهٔ گلپایگانی بود ← ادامه
قاضي نور الله شوشتری معاصر شيخ بهائي بود. و در هند به علت تأليف كتاب «إحقاق الحق» #شهيد شد.
واقعه چنانكه يكي از عالمان هند، شيخ علي حزين، معاصر علامه مجلسي نوشته است، اين چنين بوده است كه :
قاضي ← ادامه
امام صادق علیه السلام: امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ كَیْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیْهَا.» (بحار الأنوار، ج٦٥، ص۱٤۹)
شیعیانِ ما را در اوقات نماز آزمایش کنید تا ببینید چگونه بر آن مواظبت دارند
خدای رحمت کند مرحوم حاج آقا اسدالله روحانی را ← ادامه
همنوا شدن گلها و گیاهان و درختان با آخوند گزی!
یکی از بزرگان ما میگفت من استادی داشتم برای من نقل کرد که در مدرسه چهار باغ اصفهان درس میخواندم.
یک وقت نصف شب ساعت ۲ از اطاقم بیرون آمدم ← ادامه
به یونس بن عبد الرّحمن (از برزگان أصحاب امام رضا علیه السلام) گفتند عده زیادی از مردم تو را مذمّت میکنند و از تو به زشتی یاد می نمايند.
یونس گفت شما شاهد باشید، هر کسی که در مورد ← ادامه
«در آن زمان، یکی از فرزندان مرحوم آخوند ملّا محمّدکاظم خراسانی به نام حاج میرزا محمّد، معروف به آقازاده، مقیم مشهد بود و عالمی بسیار متعیّن و متنفّذ بود. مرحوم آقازاده، که در رتق و فتق امور وارد بود، نوکران ← ادامه
«هنگامی که مشروطه به پا شد، مرحوم آخوند ملّا محمّدکاظم خراسانی، که در کار مشروطه وارد شده بود، در جمله احکامی که برای همهٔ شاگردانش که علمای ولایات ایران بودند صادر کرده بود، حکمی هم به مرحوم حاج شیخ علیاکبر ← ادامه