شفاعت امام حسین علیه السلام از گنه کاران!
در مجلسی كه ملا آقای دربندی رحمة الله علیه حضور داشت منبری آن مجلس از مضرات و عواقب سوء گناه تعریف میكرد تا به اینجا رسید كه:
مواظب باشید گناه نكنید كه اگر شخص گناهكار روز قیامت در آستین امام ← ادامه
در مجلسی كه ملا آقای دربندی رحمة الله علیه حضور داشت منبری آن مجلس از مضرات و عواقب سوء گناه تعریف میكرد تا به اینجا رسید كه:
مواظب باشید گناه نكنید كه اگر شخص گناهكار روز قیامت در آستین امام ← ادامه
ملا آقا دربندی در اخلاص به ساحت مقدس سید الشهداء علیه السلام معروف است.
او معتقد بود فقط عتبه مباركه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام را میتوان بوسید.
روزی شیخ انصاری رحمة الله علیه هنگام تشرف به حرم مولا ← ادامه
دو نفر از اهل علم محترم نجف اشرف برای زیارت با ماشین به زیارت سامرا میرفتند.
یكی از آنها در راه به ذهنش رسید كه سامرا خربزه های شیرین و خوبی دارد و انشاء الله از آنها نوش جان خواهیم ← ادامه
یكی از اهل علم با خانواده خود كه فرزند قنداقی نیز همراه داشتند در روز تعطیل بر كنار شط كوفه می روند.
زن مشغول لباسشویی می شود و فرزند قنداقی را كناری می خو ابانند. خود ایشان در كنار شط ← ادامه
میفرمودند:
در زمان ما در نجف اشرف كلید دار وقت را به لندن جهت معالجه بردند و در آنجا فوت كرد و جنازه او را با هواپیما به بغداد و از آنجا به نجف اشرف منتقل کردند.
در هنگام غسل ← ادامه
شخصی از اهل علم نجف اشرف در خواب دید در قبرستان وادی السلام عده أی سرقبری آمدند و قبر را شكافتند و پیرمردی را از قبر بیرون بیرون آورده و به طرف بغداد بردند در قبرستان بغداد قبری را شكافتند.← ادامه
سید فقیری در نجف اشرف در حرم مطهر متوسل شده و جدی تقاضای رفع فقر خود نمود.
در عالم رؤیا خدمت حضرت امیرعلیه السلام شرفیاب شد جضرت به او فرمودند كه به هند رفته و پس از دیدار با پادشاه ← ادامه
با امان الله و حاج محسن جوادی رفتیم قوچان، شب را در كاروانسرا خوابیدیم، صبح رفتیم مسجد نمدمالها كه حاج آقا آنجا نماز میخواند.
بعد از نماز حاج آقا ما را برای صبحانه به منزل دعوت كرد، ما هم رفتیم.← ادامه
حاج آقابزرگ:
شخصی دهه محرم در قوچان مهمان ما شد.
در ماه محرم از مساجد و تکایا هلیم به منزل ما میفرستادند، خود من همان هلیم را میخوردم و پذیرایی از مهمان هم با همان هلیم بود.
روزی مهمان گفت ← ادامه
حاج باقر آقا:
سید محمد شبر از علماء خانقین از شاگردان حاج آقا بود،
وی شوخ طبع بود، حاج آقا از مصاحبت با او لذت میبرد.
یک وقتی ایشان برای دیدار با آقاجان به قوچان آمده بود،
یک روز سید ← ادامه
ّآقای رحیمی:
حاج آقابزرگ در اطراف مشهد بود.
روزی صبحانه خدمت ایشان رفتیم، وقتی سفره را باز كردیم، مقداری نان مانده یا خشك در سفره بود،
اجازه خواستم كه بروم و نان تازه تهیه كنم، اجازه و نداد و فرمود: ← ادامه
آقای رحیمی:
در سفری كه حاج شیخ از مشهد به قوچان رفته بود و در منزلی سكونت اختیار كرده بود ما هم به اتفاق آقای محمد باقر ذاکری میهمان ایشان شدیم.
حدود یك هفته با ایشان بودیم، در این مدت ← ادامه