سابقه مسجد شیخ در بازار حویش نجف!

«شیخ در خانهٔ قدیمیِ محقّری زندگی می‌کرد و با این‌که خانه به تجدید بنا یا تعمیر اساسی نیاز داشت، شیخ راضی به تعویض یا تجدید بنای آن نشد و فقط مختصر تعمیری توسّط ملّا مصطفی، معمار بارگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ← ادامه

کمک شیخ انصاری به زائران عتبات!

«تا پیش از ریاست و زعامت شیخ، زائران عتبات از دو راه به زیارت می‌رفتند. یک راه از راه هَور و رودخانهٔ فرات، که گاهی زَورَق آن‌ها غرق می‌شد، و راه دیگر از صحرا که بیش‌تر اوقات توسّط اعراب بادیه‌نشین ← ادامه

کمک شیخ انصاری جهت آزادی اسرای شیعه!

پراکنده‌هایی از شیخ انصاری / ۹

یکی از اسباط شیخ نقل می‌کند: «در زمان دولت قاجار، غالب زوّار مشهد الرضا (علیه السلام) در میان راه گرگان و قوچان گرفتار حملهٔ ترکمن‌های سنّی‌مذهب می‌شدند. این طایفه، که از ضعف دولت جری ← ادامه

مرجعیّت شیعه خواستنی نیست!

«مرحوم پدرم [= شیخ محیی‌الدین مامقانی] از مرحوم آیةالل‍ه حکیم نقل می‌کردند که:

مرجعیّت شیعه خواستنی نیست، خیلی سختی و مسؤولیّت دارد و من خیلی سختی کشیدم.

و ناگهان دو قطره اشک از چشمان ایشان پشت شیشهٔ عینک‌شان پرید!»

 (ما ادامه

حالا که رسید سجدۂ شکر نمودم!

«یک‌وقتی کسی دو هزار دینار برای مرحوم آقای (سید محسن) حکیم هدیّه آورد. ایشان خیلی خوشحال شدند و سجدۂ شکر کردند.

من تعجّب کردم، آقایی که این همه پول در اختیار دارد برای دو هزار دینار این قدر خوشحال می‌شود ← ادامه

 بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر!

«بعد از فوت رضاشاه، استاندار خراسان مرحوم آقازاده را (آیت فقید، مرحوم حاج میرزا احمد کفائی، فرزند مرحوم آخوند خراسانی) الزام به گرفتن مجلس ترحیم نمود.

مرحوم آقای حلبی منبر رفت و این شعر را خواند که غوغا شد:

بهرام ← ادامه

با مدح مولا از دنیا رفت!

«مرحوم میرزا اسماعیل شیرازی، عموی* میرزای شیرازی، مریض شد و این قصیده را در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) سرود و از دنیا رفت:

▫️ إن يكن يُجعل لل‍ّه البنون
و تعالى الل‍ه عمّا يصفون

▪️ فوليد البيت أحرى أن يكون← ادامه

پیمبر خاتم و حیدر نگین است!

علی مصداق قرآن مبین است
علی یعسوب دین حبل المتین است
پیمبر خاتم و حیدر نگین است
علی استاد جبریل‌امین است

ندای آسمانها وزمین است
فقط حیدر امیرالمؤمنین است

الا ای دشمنان ما حق مداریم
همه تسلیم حکم کردگاریم
امیر ← ادامه

 ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم!

«مرحوم آقای بهبهانی (آیت فقید، سیّد محمّد) نامه‌ای برای آقابزرگ حکیم شهیدی (استاد حکمت در مشهد) می‌نویسد که: برای شما ماهی سیصد تومان، حدود صد سال قبل، تعیین شده که به صورت مقرّری، وزارت فرهنگ و اوقاف تقدیم نماید.

مرحوم ← ادامه

شعر مرحوم ازری در قهوه خانه!

«روزی مرحوم اُزری در بغداد در قهوه‌ خانه‌ای نشسته بود. جمعی از افندی‌های عثمانی هم بودند. او هم به مناسبت قهوه‌خانه این بیت را سرود:

إنّ في البُنّة و التنّة و الشّاي غثاثهْ
الثلاث ضعّفوني، لعن الل‍ه الثّلاثهْ!

همانا در ← ادامه

اثر لعن چهار ضرب!

«جناب آقای مروّجی نقل کردند از مرحوم حاج سیّد محمّدحسین حکیم، از بنی‌اعمام آیةالل‍ه حاج سیّد محسن حکیم، که:

روزی در منزل آیةالل‍ه حاج سیّد محسن حکیم بودیم، یکی از افسرهای عالی‌رتبهٔ حکومتی برای کاری آمده بود. آقای حکیم اندرون ← ادامه

خدا رحمت کند ارزانی را!

جناب آقای احمد وصالی، پسرعموی مادرم که در زمان گذشته از کارمندان عالی‌رتبهٔ شهرداری بود، مریض شد. روزهای پایانی عمرش، حدود سال ۱۳۷۰، در بیمارستان منتصریّه بستری بود. به دیدنش رفتم. همین‌طور که روی تخت خوابیده بود و حال خوشی ← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا