احتیاط مرحوم آیةالل‍ه‌ شاهرودی نسبت به آب لوله‌کشیِ نجف!

«چون آب نجف کم بود و سقّاها از کوفه، آب شیرین به نجف می‌آوردند، در سال ۱۳۴۹ ق شخصی به نام حاج احمد معین بوشهری اقدام به لوله‌کشیِ آب در محلّهٔ جديدهٔ نجف اشرف نمود، تا سقّاها و آبکش‌ها مجبور نباشند به کوفه و نهری که در نخلستان‌های نجف جاری بود بروند، و به راحتی آب ساکنان شهر را تهیّه کنند.

طولی نکشید که دولت عراق، آن آب را غصب کرد و حاج معين بوشهری عدم رضایت خود را از مصرف آب لوله‌کشی اعلام کرد و برای احقاق حق، روانهٔ بغداد شد. سقّاها از بردن آب لوله‌کشی اجتناب کردند؛ ولی دولت، آن‌ها را مجبور کرد از آب لوله‌کشی استفاده کنند و حتّی مسیر نهر نجف اشرف را مسدود کرد تا کسی نتواند از آنجا آب بردارد.

مرحوم آقا سیّد محمّد شاهرودی (آقا زاده آیت الله شاهرودی) دراین‌باره می‌فرمودد: آقا هر بامداد پس از پایان تدریس، دو کوزهٔ گلین به من و برادرم می‌سپرد، خود هم ظرفی مسی برداشته، همگی به سوی نهر که انشعابی از فرات در جنوب غربی نجف، معروف به جدول بود، حرکت می‌کردیم. نهر در زمینی پست قرار گرفته بود و برای پرکردن ظرف‌ها ناگزیر بایستی از صخره‌ها پایین می‌رفتیم و هرروز کارمان همین بود.

روزی آب برداشته و نفس‌زنان در حال بازگشت به سوی شهر بودیم. با نظامیانی که در دروازهٔ نجف اشرف ایستاده بودند روبه‌رو شديم. نظامیان به ایشان گفتند: آقا! چرا خود را چنین در زحمت می‌افکنيد، در حالی که همهٔ استادان حوزه از آب لوله‌کشی استفاده می‌کنند؟

مرحوم آقا پاسخ دادند: برخی فقیهان بر این باورند که آب هیچ‌وقت در شمار اموال کسی قرار نمی‌گیرد و بعضی دیگر چنین می‌اندیشند که تنها لوله‌های انتقال آب غصب شده و آبی که در آن جریان دارد، مباح است. گروهی دیگر نیز به طریق دیگر مصرف آب را صحیح می‌دانند؛ ولی به نظر من هیچ‌کدام از این دلایل، تمام نیست. پس مصرف آب لوله‌کشی بر من حرام است ولی برای آن‌ها مانعی ندارد.

رویّهٔ آوردن آب از نهر نخلستان‌های نجف اشرف تا ۴۰ روز ادامه داشت و در این مدّت کسی به غیر از مرحوم آیةالل‍ه‌ شاهرودی، به این کار اقدام نکرد، جز آیةالل‍ه شیخ موسی نجفی خوانساری که او هم از آب نهر استفاده می‌کرد.

در این قضيّه نقل دیگری هم وجود دارد که: به حاج معين بوشهری خبر رسید آیةالل‍ه‌العظمی شاهرودی از آب لوله‌کشی استفاده نمی‌کند. حاج معین خودش آمد و مشاهده کرد که ظرف‌های آب بر دوش ایشان و فرزندان‌شان است. حاج معین با دیدن این صحنه به گریه افتاد و عرض کرد: خداوند مرا لعنت کند که سبب شدم این سیّد پیرمرد و این عالم جلیل القدر و فرزندان‌اش به این شدّت سختی و زحمت گرفتار شوند؛ من راضی‌ام که شما از آب لوله‌کشی استفاده کنید.

آیةالل‍ه‌ شاهرودی در پاسخ فرمودند:  رضایت شما تنها برای من فایده ندارد، همهٔ شهر از این آب می‌خورند و با آن وضو می‌گیرند و غسل می‌کنند. همهٔ اهالی این شهر حکم عائله و خانوادهٔ مرا دارند؛ پس یا برای همهٔ مردم راضی باش و یا من هم مثل دیگران از این آب مصرف نمی‌کنم. حاج معین در حالی که اشک از چشمان‌اش جاری بود، گفت: آقاجان! به جدّتان قسم راضی هستم».

 (منبع: مجلّهٔ مصابیح، سال اوّل، شمارهٔ ششم [ویژه‌نامهٔ آیةالل‍ه‌العظمیٰ سیّد محمود شاهرودی]، دی‌ماه ۱۴۰۰، ص۹)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا