روح اعمال مستقل دارد و بعضی از اعمال را به وسیله بدن انجام میدهد، افعال روح افعال جوانحی است، یعنی افعال قلبی است و افعال روح که به وسیله بدن انجام میشود، افعال جوارحی نامیده میشود. (فعل قلب و فعل قالب)
روح اعمالی را که انجام میدهد بر دو قسم است، بدن تا فرمان روح نباشد چیزی نیست و کاری از او ساخته نیست.
روح اعمالی را که به وسیله جوارح انجام میدهد از طریق فرمان دادن به بدن میباشد که مثلا نماز بخوان! یا سیلی به یتیم بیگناه بزن! و خود روح نیز یک اعمال جوانحی دارد.
گاهی در روح یک چیزی خطور میکند، یک لمّه ملک، یعنی الهام ملک در گوش قلب میباشد، یا صوت خفی شیطان، یعنی وسوسه، در گوش قلب از طرف شیطان فوت میشود، چون شیطان موجود لطیفی است و صدای او به گوش ظاهری شنیده نمیشود.
این خطور، چه خوب و چه بد، اختیاری نیست.
فعل قلب عبارت است از تصمیم قلب در عالم خودش که کارهایی را انجام دهد، آن وقت روح اعمالی بالاستقلال انجام میدهد و احتیاج به بدن ندارد که اعمال روح تعبیر به نیت و عقیده نیز میشود، اعتقاد فعل قلب است، وقتی من شما را شناختم، زیر بار خوبی شما میروم و احترام میکنم.
ممکن است کسی معرفت به مقام شما داشته باشد و قلبا زیر بار نرود، میدانم تو اعلمی لکن به تو احترام نمیگذارم.
میدانم خلیفة الله امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است و خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله به حضرت اسرار محرمانه فرموده است که به دیگران نمیفرموده است، یقین دارم که وصی رسول الله باید امیرالمؤمنین باشد، لکن زیر بار نمیروم.
لذا بعضی از افراد در صدر اسلام با حضرتش حسادت کردند و تخم عداوت را با اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین پاشیدند.
گاهی از عمل روح تعبیر به نیت میشود و اگر کسی نیت فعل حرام در قلبش باشد و لکن تحقق خارجی نداده باشد ولو به خاطر برخورد کردن به مانعی، اگر چه این نیت فعل اختیاری قلب است و مستحق عقاب میباشد، لکن خداوند به لطف و کرمش، نیت سوء بندهاش را مورد مؤاخذه قرار نمیدهد، مثلا امشب تصمیم قطعی گرفتم که دزدی کنم بعد به مانعی برخورد میکنم و نمیتوانم خارجا عمل دزدی را انجام دهم، خداوند کریم مؤاخذه نمیفرماید.!
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی