بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
حضرت آية اللَّه العظمى آقاى ميلانى – دامت بركاته –
معروض مى دارد خواهشمند است دليل وجوب خمس را از قرآن مجيد و احاديث سنّى و شيعه بيان فرماييد.
باسمه تعالى شأنه
عرض مى شود انشاء اللَّه تعالى وجود شريف جناب عالى و بستگان، پيوسته در كمال صحت و عافيت باشد. شب گذشته با آقاى حاج حسن برزگر ذكر خير شما به ميان آمد و [ايشان] گفتند مسأله اى را درباره خمس، كه يكى از فروع دين و از واجبات اسلامى است، سؤال فرموده ايد، [اكنون] به اختصار و فشرده به قدرى كه نامه گنجايش دارد، مطالبى نوشته مى شود.
خمس به دليل قرآن مجيد و احاديث وارده از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله و اوصياى عظام و صحابه آن حضرت و اجماع فقهاى اسلام واجب است.
اما قرآن؛ چند آيه درباره آن [دارد] و مفسرين شيعه و سنى آنها را درباره خمس دانسته اند. يك آيه از آنها كه كلمه خمس هم در آن ذكر شده است، اين است: «وَاعلَمُوا أ نّما غَنِمتم مِن شى ءٍ فأ نَّ للَّهِ خُمُسَه ولِلرَّسُولِ ولِذِى القُربى واليَتامى والمساكِينِ وابنِ السَّبيلِ» معنا: بدانيد آنچه را كه غنيمت و منفعت برديد، پنج يك از آن بهره براى خداست و پيغمبر و خاندان او و ايتام و بينوايان و كسانى كه در وطن صاحبان ثروت اند ولى در سفر بيچاره شده اند كه اصطلاحاً آنها را ابن السبيل مى گويند. كتب لغت مانند المنجد و قاموس و مفردات راغب مى گويند غنيمت و منفعت يك معنا دارد و منحصر به غنايم جنگ نيست و [معناى] كلمه «من شى ء» در آيه شريفه از هر چيز است، نه فقط آنچه را در جبهه جنگ به دست مى آورند.
امّا احاديث؛ كتب حديث سنّى و شيعه پر است از اخبار، و ما به طور نمونه سه حديث از علماى اهل سنّت نقل مى كنيم.
يك – صحيح بخارىو ترمذى نقل مى كنند [كه] پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: «آمركم أن تؤ دّوا خمس ما غنمتم» و مخاطب آن حضرت كسانى بودند كه در جبهه جنگ نبودند، بلكه از ترس دشمن نمى توانستند در غير ماههايى كه نزد عرب جنگ در آنها حرام است، خدمت آن حضرت بيايند.
دو – سنن نسائی: «اخذ رسول اللَّه صلى الله عليه وآله يوم حنين وَبْرَةً من جنب بعيرٍ فقال يا أ يّها النّاس إنّه لا يحلّ لى ممّا أفاء اللَّه عليكم قدر هذه إلّا الخمس.» معنا: گرفت رسول خداصلى الله عليه وآله در جنگ حنين موى شترى را و فرمود: مردم! بر من حلال نيست از آنچه خداوند متعال به شما داده است بجز خمس آن؛ و كلمه «فى ء» در لغت به معناى غنيمت است.
سه – كنز العمّال: «قال صلى الله عليه وآله يا أيّها النّاس لا يحلّ لى مما أفاء اللَّه عليكم إلّا الخمس» يعنى اى مردم، بر من حلال نيست بيش از خمس از آنچه خداى متعال به شما غنيمت و بهره داده است.
امّا كتب حديث شيعه: از ائمه هدى عليهم السلام روايات بسيارى [در اين باره] نقل مى كنند؛ اينك به سه روايت [از آنها] اكتفا مى شود:
اوّل – قال الصادق عليه السلام «إنَّ اللَّه لا إله إلّا هو لمّا حرّم علينا الصّدقة أنزل لنا الخمس فالصّدقة علينا حرام والخمس لنا فريضة والكرامة لنا حلال» يعنى فرمود حضرت صادق عليه السلام: پس از آن كه خداوند متعال صدقه (زكات) را بر ما حرام كرد، خمس را بر ما حلال نمود و براى كرامت ما خودش را در آيه شريك قرار داد. همه مسلمين معتقدند صدقه و زكات بر پيغمبر و خاندانشان حرام است، به دليل دو روايتى كه ابن داود در سنن و ابن حجر در بلوغ المرام نقل مى كنند.
دوم – و نيز حضرت صادق عليه السلام در ذيل آيه شريفه «وَاعْلَمُوا أ نَّما غَنِمْتُم مِن شى ءٍ فأ نَّ للَّه خُمُسَه و للرَّسُولِ ولِذِى القُربى…»، «قال عليه السلام هُم قَرابةُ رسول اللَّه صلى الله عليه وآله والخُمُس للَّهِ وللرَّسولِ وَلَنا»، فرمود: خمس منافع براى خدا و پيغمبر و خاندان او كه ما هستيم، است.
سوم – سَماعه قال «سألت أبا الحسن موسى بن جعفرعليهما السلام عن الخمس فقال عليه السلام: فى كلّ ما أفاد النّاس من قليلٍ أو كثيرٍ» راوى سماعه است، مى گويد: سؤال كردم از حضرت موسى بن جعفرعليهما السلام درباره خمس، فرمودند: در هر چه مردم منفعت ببرند، كم باشد يا زياد.
اما اجماع؛ همه فقهاى اسلام، خمس را واجب مى دانند و اجماع مذاهب خمسه جعفرى، حنفى، مالكى، شافعى و حنبلى است، و در فروع و مسائل آن مثل ساير ابواب فقه اختلاف نظر دارند و نزد شيعه طبق ادلّه اى كه دارند، در هفت چيز خمس واجب است 1 – منفعت كسب و غيره 2 – معدن 3 – گنج 4 – مال حلالى كه مختلط به حرام شود 5 – جواهرى كه غواصان از فرو رفتن به دريا بيرون مى آورند 6 – غنايم جنگ 7 – زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد.
در خاتمه، شيعه به دليل آيات شريفه قرآن مجيد مانند آيه تطهير «إنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عنكُمُ الرِّجسَ اهلَ البيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطهِيراً» و آيه مباهله «فَقُلْ تَعالَوا نَدعُ أَبنَاءَنا وأبناءَكُم و نساءَنا و نساءَكم و أنفُسَنا و أنفُسَكم» تا آخر و رواياتى كه همه مسلمانان آنها را روايت مى كنند، مانند روايت «مثل اهل بيتى كمثل سفينة نوح من ركبها نجى و من تخلّف عنها غرق» و روايت «إنّى تاركٌ فيكم الثَّقَلَين كتاب اللَّه و عترتى» تبعيت از خاندان جليل حضرت پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله كه يكى از آنها حضرت جعفربن محمّد الصادق عليه السلام است، مى نمايد ولى نسبت به ساير رؤساى مذاهب و مصونيت آنها از خطا و اشتباه اين چنين آيات و رواياتى نرسيده است. خداوند متعال همه مسلمانان را از خطا و اشتباه حفظ فرمايد. والسلام عليكم.
رمضان 1386
منبع: دیدگاههای علمی آیت الله سید محمد هادی میلانی قدس سره-ص54-57