حدس مى زنم آقاى آسید ابوالحسن از نظر فهم روایت بر آقاى نائینى مقدم باشد. خود آسید ابوالحسن هم همین عقیده را داشته است. آقاى حاج فقیهى به تناسب قضیه اى از آسید ابوالحسن نقل مى کرد که ایشان مى گفته: «اجتهاد، مذاقِ امام فهمى است» . ایشان در این جهت خودش را مقدّم مى دانسته و به نظر من هم مقدّم بوده است.
آسید محمود شاهرودى شاگرد نائینى بود و به آسید ابوالحسن اتّصال نداشت.
از آقاى آسید محمد شاهرودى، فرزند آسید محمود شاهرودى، پرسیدم: پدر شما راجع به آسید ابوالحسن و آقاى نائینى چه مى گفت؟ او گفت: پدرم مى گفت: از نظر قواعد آقاى نائینى، مقدم است و از نظر فهم روایات، آقاى آسید ابوالحسن .
آسید ابوالحسن اجتهاد را «مذاق امام فهمى» مى دانست و در فهم روایات، ذهن عرفى مستقیمى داشت و از این جهت بر آقاى نائینى مقدّم بود.
بسیاری از بحثهای رایج، لفاظی است و از فطریات اولیه یا متّخذ از روایات نیست. ملاک در فقاهت، توجه به فطریات و فهم درست روایات است و آسید ابوالحسن در این جهت مقدّم بود.