همه یادداشت‌ها

نحوه شفاعت فاطمه زهرا سلام‌الله‌ علیها در قیامت!

امام باقر علیه‌السلام خطاب به جابر جُعفی:

«ای جابر! به خدا قسم در روز قیامت، او (حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها) شیعیان و محبّانش را (از دیگران) جدا می‌کند (و از غوغای محشر و جهنّمی شدن نجات می‌دهد)، همچنان که پرنده، دانۀ ← ادامه

در نظر گرفتن مصالح زمان!

سُئِلَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ صلی الله علیه وآله “غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ”؟ فَقَالَ علیه السلام: إِنَّمَا قَالَ ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ، فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ؛ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ.

از ← ادامه

پول می‌دهم تا پایم را نگیرند!

آیت‌الله شبیری زنجانی

مرحوم والد ما می‌گفت که میرزای شیرازی می‌فرمود:

به بعضی‌ها پول می‌دهم دستم را بگیرند، به بعضی‌ها پول می‌دهم پایم را نگیرند!

جرعه‌ای از دریا ج۱ ص۵۱۱

اثر لقمه حرام!

نقل است که شریک‌ بن‌ عبدالله روزی بر مهدی عباسی وارد شد. مهدی از او تقاضای پذیرش مسئولیتی را نمود. شریک نپذیرفت.

مهدی گفت از سه کار یکی را انتخاب کن: ۱. قضاوت؛ ۲. معلم و مربی فرزندانم؛ ۳. پذیرفتن ← ادامه

اندر توصیف حضرتِ زینب کبری!

یکتا صدفِ بحر امامت و یگانه کوکب چرخ ولایت، دختر گرامی حیدر صفدر، گوهر دریای عصمت وطهارت، کوکب آسمان عفّت وخِدارت، درّ بحرِ نبوّت و ولایت، صدف دریای خلافت و وصایت، آسیه اسوت، هاجر رتبت، مریم طینت، ساره سیرت، خدیجه ← ادامه

زغمت شکسته مرا کمر!

« نوحهٔ زبان حال حضرتِ ابی عبدالله بر سرِ نعشِ علیّ اکبر در میدان

زجدائیت پسر ای پسر
شده خاکِ هردو جهان به سر
زغمت شکسته مرا کمر
نه مرا بصیرت و نه بصر

شده روز وشبم یکی
غمِ تو ← ادامه

اگر نبود على، حق کجا هویدا بود؟!

شهی که زیور دیهیم و گاه می‌باشد
غلام درگه او مهر و ماه می‌باشد

لطیف‌تر ز گل است و بدیع‌تر ز بهار
به پیش گونهٔ او گل گیاه می‌باشد

پناهگاه جهانی ز دوزخ است و جحیم
علی که رحمت عالم ← ادامه

شما را فراموش نمی کنیم!

وجود مقدّس ولیّ عصر أرواحنا لتراب مقدمه الفداء:
إنّا غَيرُ مُهمِلينَ لِمُراعاتِكُم و لا ناسينَ لِذِكرِكُم وَ لَولا ذلكَ لَنَزَلَ بِكُم أللَّأْواءُ وَ اصْطَلَمَكُم الأعداءُ.

ما از رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و إهمال نکرده ایم و یاد شما را ← ادامه

بخشش خرما فروش جسور!

مختار تمّار از ابو مطر بصری روایت می کند که أميرالمؤمنين علیه السّلام در دوران حکومتش وقتی از بازار خرما فروشان گذر می کرد، کنیزی را دید که می‌گریَد. علت گریه او را جویا شد، معلوم شد می خواهد خرمايی ← ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله
پیمایش به بالا