بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو بهشت را فروختم به نیمی از نگاه تو
بیا به جان مادرت امام من ظهور کن بیا و جام خالی ام پر از می طهور کن
بیا و قلب شیعه را غریق در سرو کن بیا بگیر از عدو تقاص خون فاطمه
همان حبیبه خدا همان به عرش قائمه بگو به دشمن علی خبیث دون بی شرف
چرا ربوده ای فدک ز همسر شه نجف میان کوچه از چه تو با مادرم شدی طرف
به تیر کینه ها چرا نموده ای وی را هدف
آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت یابن الحسن یابن الحسن…
تو دین و ایمان منی تو جان و جانان منی یابن الحسن یابن الحسن …..