خوبان و مؤمنان از یک طینت هستند، لذا زود همدیگر را پیدا میکنند و با هم مأنوس میشوند، طینت فاسد نیز هم نوع خودش را پیدا میکند.
ذره ذره در این ارض و سماء جنس خود را همچو کاه، کهربا
قمارباز، قمارباز را پیدا میکند.
این مطلب از مسلمات است، رفیق را از رفیق بشناس.
جذابیت عجیبی است بین خوبان و از طرفی نیز دافعه هم موجود است، افراد نا اهل دفع میشوند و نمیتوانند با مؤمن زندگی کنند، آنهایی که اهل ایمان نیستند طرد میشوند.
لذا امیرالمؤمنین سلام الله علیه در وجود مقدسشان جاذبه و دافعه موجود است.
دفع کردن گاهی به عمل و گاهی به قول و گاهی به شمشیر میباشد.
شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه آمد و گفت من شما را دوست دارم، حضرت فرمودند اسم تو را در زمره محبین خودم نمیبینیم.
و همچنین مانند ابن ملجم که در دستهای از خوبان یمن بود، به زیارت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آمد و اظهار علاقه کرد، حضرت فرمود تو قاتل منی!
حتی ابن ملجم لعنه الله علیه میگفت مرا بکش!
البته حضرت صلوات الله علیه به خاطر این که قصاص قبل الجنایة نشود، متعرض او نمیشدند.
مقام ولایت ائمه و خاتم انبیاء صلوات الله علیهم اجمعین، مقام بلند و عالی میباشد و این بزرگواران جاذبه و دافعه حقیقی دارند.
در عین این که امام سلام الله علیه در زندان یا در پس پرده غیبت به سر میبرد، در عین حال جاذبه و دافعه واقعی محفوظ است، و الا امامی که در زندان باشد و برای ما فایدهای نداشته باشد، مانند مسئلهگویی است که زندانی شده باشد، یعنی کسی از وجود چنین امامی نمیتواند استفاده کند.
مقام امام، مقام خلیفة اللهی است، آن مقام، مثل آفتاب است و آن نور ولایت در قلوب مؤمنین هست و قلوب مؤمنین را روشن میکند.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی