این انوار مقدسه (معصومین علیهم السلام) بعد از آن كه خداوند اینها را آفرید و تحمیل فرمود نور مقدس علم را، قدرت مرحمت كرد، حیات مرحمت كرد، اینها همه با هم هستند، حیاتشان فوق العاده است، قدرتشان فوق العاده است، علمشان فوق العاده است، علم لا یتناهى است، خیلى مرحمت كرده، چرا تعجب مىكنید؟
تمام نمىشود. لذا هى زیاد هم مىشود دیگر! براى اهل بهشت هم علم زیاد مىشود، انشاء الله آن را در یك وقت دیگر اگر مقتضى بود……
آن وقت این انوار مقدسه داراى علمند و قدرتند و حیات و كمالات دیگر كه همه را نمىشود احصا كرد دیگر.
اینها شدند دارا، فقیر بالذات شد غنى بالله، مخلوق است، جنس درست شدنى است، مصنوع است، فقیر بالذات و غنى بالله، حیث ذاتش هیچى ندارد لا یملك لنفسه…
لذا در مقام بیان حقیقت خودشان، در مقام تواضع مىفرمایند: ما مالك چیزى نیستیم، ما علم غیب نداریم، ما چه نداریم، راست است؛ یعنى در مقام مرحله ذات هیچى نداریم، این منافات ندارد كه ما مالك چیزى نیستیم، خدا به ما مرحمت كرده، با او منافات ندارد، ما هیچى نداریم.
لذا در مقامش كه مىشد مىگفت باباجان! ما را خدا ندانید یك وقتى، خدا آن كسى است كه علم عین ذاتش باشد، قدرت عین ذاتش باشد.
ما را اگر چیزى خدا مرحمت كرده یك خوردهاى – به تعبیر بنده- اگر چیزى مرحمت كرده، او داده به ما، بله!
ما را از مقام خودمان بالاتر نبرید دیگر، ما خدا نیسیتم، اگر هم چیزى به ما داده باشند خدا مرحمت كرده، الآن هم ما مخلوق او هستیم، الآن هم او باید ما را حفظ كند، الآن هم به ما عطا كند، الآن هم مدد كند.
اما در عین حال این طورى، غنى باللهیم و داراى مقام ولایت مطلقه هستیم، انا سید ولد آدم، ما چه هستیم، ما چه هستیم، ما چه هستیم، ما چه هستیم…
نحن اسماء الله الحسنى و امثاله العلیا، لیس لله آیة اكبر منى، جنب اللهیم، یداللهیم، وجه اللهیم، اینها درست است همه.
اما در عین حال اینها از خودمان نیست، خدا مرحمت كرده، خدا ما را برده مقرب كرده، جنب الله هستیم، جنب معنوى است معلوم است دیگر، اینها محتاج به بیان نیست.
“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”