نرمی در برابر ناسزا و بد زبانی!

آسید محسن موسوی:

در روستای ما شخص بد زبانی بود.

او که زنش را زیر ماشین رفته بود و سنش هم که بالا رفته بود بیشتر حواسش پرت شده بود.
روزی قبل از اذان ظهر بود، حاج آقا داشت سر چشمه وضو می‌گرفت، همین آقا به ترکی(جسارت بسیار بدی کرد که از ذکر آن معذورم)
ایشان هیچی نگفت ولی بعد که وضویش تمام شد به ترکی با آن آقا سلام و علیک کرد و احوالش را پرسید.
این بنده خدا خجالت کشید و گفت این که ترکی هم بلد هست من خبر نداشتم.

روزنه‌ای به عبودیت فقیهانه” خاطراتی از عالم ربانی، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا