مرحوم حاج آقا بزرگ قوچانی:
وقتی برای ادامه تحصیل به مشهد آمدم، تمام درسهايی را كه در قوچان خوانده بودم، دوباره تكرار كردم.
به طوری دقيق درسها را رسيدگی ميكردم كه از آن زمان هنوز اشعاری را كه در كتب ادبيات آمده است، حفظ دارم.
هر كتابی را كه مي خواندم كتاب قبلی را تدريس مي كردم.
شبی در پشت بام مدرسه دو درب مشهد مشغول مطالعه بودم، توجهی به ساعت نداشتم به اندازهای غرق مطالعه شدم كه متوجه گذشت زمان نشدم. يك وقت متوجه شدم كه صدای مناجات از مأذنه حرم مطهر بلند شد.[1]
[1]– خاطراتی از «فقیه زاهد و عارف به زمانه، مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی» رحمة الله علیه