ای روی تو شمع محفل عالم!

ای شاهد حسن غیب یزدانی ای مظهر اقتدار سبحانی
ای مصلح عالم ای جهان آرا ای پرتو آفتاب ربانی
باز آی و جهان به عدل و داد آرای تا چند درون پرده پنهانی
باز آی و دل جهانیان مگذار زین بیش در انتظار و حیرانی
باز آی و دو چشم انتظار ما از طلعت خود نمای نورانی
ای یاور و یارت ایزد یکتا لطف ازلت کند نگهبانی
ملک و ملکوت را تویی رهبر بر غیب و شهود هم تو سلطانی
ای روی تو شمع محفل عالم در شام جهان تو ماه تابانی
ما تشنه ی جرعه ی وصال تو تو چشمه ی کوثری و رضوانی
خلقی همه تشنگان دیدارت ای آب حیات و خضر روحانی
لطفی کن و خلق را ز غم برهان بنمای رخ ای جمال سبحانی
گر غرق گناهی ای «الهی» باز نومید مشو ز لطف رحمانی
بر حجت غیب حق توسل جو هرجا که به کار خویش درمانی

(حکیم الهی قشمه ای)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا