دعِ المَكارمَ لا تَرْحَلْ لبُغْيَتِها | و اقعُدْ فإنّك أنت الطاعُم الكاسِى | |
یعنی: رها کن کمالات را، تو به انتهای کمالات نباید برسی، به درستی که تو فقط بخور و بپوش هستی!
گفته شده است که این شعر بدترین شعری است که عرب گفته است.
شاعری دیگری گفته است:
تِلْكَ المَكَارِمُ لا قَعْبَانِ من لَبَنٍ | شِيبَا بماءٍ فعادَا بَعْدُ أَبْوَالا | |
یعنی اینها کمالات است نه دو ظرف از شیر که مخلوط شده باشد به آب، پس به رنگ بول بعد از مخلوط شدن درآمده باشد.
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی