از ایشان سؤال شد که در باره مسئله اعلمیت چه کنیم؟ فرمودند من به الکفایة موجود است.
و از طرفی واجب نیست که من جواب دهم.
شما از اشخاص از من نپرسید، چون از انسان گاهی درباره اشخاص سؤال میشود، نمیداند که چه بگوید. اگر بگوید بله، محذوری دارد و اگر بگوید نه، محذور دیگری دارد و سکوت نیز گاهی یک محذور دیگری دارد.
یکی از چیزهایی که برای انسان مشکل است، این است که میپرسند فلانی عادل است یا نه؟ یا عادل میدانم، صلاح نیست بگویم، و یا عادل نمیدانم نباید بگویم.
گاهی کسی از شخصی تعریف کرده و آن شخص را شما پسندیدهای، دلت میخواهد من هم تعریف کنم و اسم او را پیش من میبری، چه بسا من او را نپسندیدهام، اشخاصی را که انسان خدمتشان نرسیده چطور دربارهشان اظهار نظر بکند؟!
«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی