عظمت حضرت سلمان!
روزى جناب سلمان فارسی رحمة الله علیه وارد مجلس رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله شد و مردم او را به سبب تکریم حقّى که داشت و به احترام محاسن سپیدش و منزلت خاصى که نزد پیامبر و خاندان رسالت داشت، احترام نهادند ← ادامه
روزى جناب سلمان فارسی رحمة الله علیه وارد مجلس رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله شد و مردم او را به سبب تکریم حقّى که داشت و به احترام محاسن سپیدش و منزلت خاصى که نزد پیامبر و خاندان رسالت داشت، احترام نهادند ← ادامه
عماد الدین طبری عالم و مورّخ شیعه قرن هفتم در کامل بهائی این گونه ماجرای شهادت حضرت رقیّه بنتالحسین علیهما السلام را نقل کرده است که:
در ایام اسارت آل الله، زنان خاندان نبوّت، شهادت پدران را از فرزندان خردسال ← ادامه
دکتر محمدهادی امینی، فرزند مرحوم علامه امینی:
«شبی پدرم را در خواب دیدم؛ دست ایشان را بوسیدم و عرض کردم: پدر جان، باعث نجات شما چه بود؟ ایشان میخواست مرا آزمایش کند؛ فرمود: چه میگویی؟ … عرض کردم آقا جان، ← ادامه
امروز خانه دل نور و ضیا ندارد
جایی که دوست نبود آنجا صفا ندارد
شهری است پر ز آشوب، کاشانهای لگدکوب
آن دل که از تغافل شوق لقا ندارد
دزدان به کشور دل هرجا گرفته منزل
وان میر صدر محفل ← ادامه
یابن الشبیب ، کاسه ی خون گر دو دیده شد
یعنی هلال ماه محرم دمیده شد
یابن الشبیب ، گریه فقط بر حسین کن
حتی اگر قدت ز مصیبت خمیده شد
یابن الشبیب ، گریه بر او کن که در ← ادامه
صلاح الدین صَفدی، مورّخ عامه در قرن هشتم از قاضی ابوبکر بن قريعة که شاعر زبردستی بوده، نقل میکند که در قالب شعری گفته است:
«اگر ترس از مردم و شمشیر دشمنان و سياست خليفه نبود، مطالبی را از اسرار ← ادامه
امام باقر علیهالسلام :
ابلیس چهار بار ناله زد:
_ روزی که لعن شد
_ روزی که به زمین آمد
_ روز بعثت پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله
_ روز غدیر.
بحارالأنوار، ج۶۰ ص۲۴۲
شیخ ابوتراب نهاوندی نقل کرده:
خدمت شیخ طه عرب که مرجع تقلید بود آمدند و گفتند: یک جوانی از دنیا رفته، بیائید بهجنازهاش نماز بخوانید.
آقا بهراه افتاد که برجنازه او نماز بخواند، بعضیها گفتند: این جوان گنهکار است و ← ادامه
مرحوم آیت الله سید احمد زنجانی در «الکلام یجر الکلام» می نویسد:
آقاى آقا مرتضى، نجل مرحوم آيت الله حائرى نقل كرد كه: در اراک، هفت هشت نفر از طايفه ای، شراب خورده، مست شده بودند. در اين اثناء، همه ← ادامه
تا جهان بحر و سخن گوهر و انسان صدف است
گوهرِ بحرِ سخن، مدحت شاه نجف است
والیِ ملک عرب، سرور اشراف قریش
آنکه تشریفِ قدومش دو جهان را شرف است
شمع جمع است چو در گوشۀ محراب دعاست
آفتابیاست ← ادامه
ای داغدارِ اصلیِ این روضهها، بیا
صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا، بیا
تنها امیدِ خَلقِ جهان، یابنَ فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیا، بیا
بالا گرفتهایم برایت دو دست را
ای مردِ مستجابِ قنوت و دعا، بیا
فهمیدهایم با همه ← ادامه
شیخ عبدالزّهراء کعبی دربارهٔ آشنایی اش با این قصیده وخواندن آن در جوارِ بارگاهِ حسین بن علیّ{ علیهم السّلام} چنین می گوید:
یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین{ علیه السّلام} شدم، شخصی در مقابل یکی از ← ادامه