امر به تقوی در یک آیه!

یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتّقوا الله إنّ الله خبیر بما تعملون و لا تكونوا كالّذین نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئك هم الفاسقون.

این آیه شریفه كه خواندیم ترجمه‌اش را اول عرض بكنیم: یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله، اى كسانى كه ایمان آورده‌اید به حسب ظاهر الآن تسلیم شدید، فعلا در جرگه‌ى مؤمنین قرار گرفته‌اید، در صف مؤمنین قرار گرفته‌اید، این مطلب را متوجه باشید!

هشدار مى‌دهد خداوند تبارك و تعالى اتّقوا الله، بترسید از خدا! اتقوا، ببینید خوب ملاحظه كنید، در این آیه‌ى كوچك دو تا اتقوا پشت سر یكدیگر، به فاصله یك جمله مهمى‌! یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتّقوا الله، در یك جمله، یك آیه‌ى كوتاهى دو امر به تقوا شده ‌است.

یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله، اتّقوا فعل امر است، براى وجوب است.

اى كسانى كه ایمان آورده‌اید البته البته واجب است بر همه‌ى شما از خدا بترسید!

تقواى از خدا معنایش چیست؟ تقوى از «وقایه» است، سپر است، یعنى انسان اوامر و نواهى الهى را اطاعت كند كه تا حفظ بشود از عذاب غضب خدا، عصیان نكند، این معناى تقواست، ورع داشته باشد، پرهیزكار باشد، سپرى از عذاب قهر الهى براى خودش آماده كند، یعنى اطاعت اوامر و نواهى الهى را انجام بدهد.

این معناى تقواست.

بعد در بین این دو اتّقوا كه فعل امر است كه براى وجوب است، باز یك فعل امر دیگرى هم هست: و لتنظر نفس ما قدمت لغد این هم براى وجوب است، این هم فعل امر است، باید البته البته هر كسى مطالعه كند، نظر كند كه براى فردا چى مى‌فرستد، و لتنظر نفس ما قدمت لغد.

ـ‌مراد از فردا فرداى قیامت است كه براى آنجا دارد چى مى‌فرستد، این هم واجب است باید مطالعه كند.

ببنید! در یك آیه‌ى كوتاهى، مختصرى دو امر به تقوا و در بین هم یك مطلب بسیار مهمى‌گنجانیده شده است.

كلام الله مجید براى هشدار بشر است! بیدارشان كند! متوجه باشند!حواستان جمع باشد! بترسید از خدا! از خواب غفلت بیدار مى‌كند انسان را!

دو اتّقوا در یك جمله، در یك آیه‌ى شریفه، و در بین هم یك امر به مطلب بسیار مهمى‌.

و لتنظر باید اصلا این كار را بكنید، باید تو فكر باشى كه دارى چى مى‌فرستى براى فردا! این صحبت باید است!

خوب چرا بعضى از ماها باید این قدر غفلت داشته باشیم؟ بله؟! دو امر به تقوا و در بین و لتنظر نفس ما قدمت لغد، باید البته حتما نظر كند هر كسى، مطالعه كند كه براى فردا دارد چى مى‌فرستد؟

مراقبه! محاسبه!

مراقبه معنایش این است كه از جلو، جلوجلو انسان پیش مطالعه كند كارهایش را، صبح كه از خانه كه در مى‌آید یا از خواب پا مى‌شود، پیش مطالعه داشته باشد كه امروز وظیفه‌ام چیست؟ باید چى انجام بدهم؟

این كارى كه من مى‌خواهم الآن اقدام كنم، مرضىّ خدا و رسول هست یا نیست؟ یا مبغوض است این كارى كه الآن من مى‌خواهم بروم؟ الآن كه عبا روى دوشم انداختم، لباسم را پوشیدم، ازخانه مى‌خواهم بیرون بروم، كجا مى‌خواهم بروم؟ خوب باید مطالعه كند دیگر، معناى و لتنظر نفس ما قدمت لغد این است، پیش مطالعه! در تمام اعمال، انسان باید پیش مطالعه داشته باشد. این را مى‌گویند مراقبه كه مؤمن همیشه مراقب حالات خودش و افعال خودش هست.

محاسبه هم پس مطالعه است، شب بنشیند چرتكه را بردارد، حساب كند كه امروز چكار كرده است؟ چند تا دروغ گفته؟ چند تا راست گفته؟ در معامله چكاركرده؟ چكار نكرده؟ چند تا غیبت كرده؟ چند تا تهمت مثلا العیاذ بالله! خوب مى‌شود دیگر، انسان خوب…

یا أیها الّذین آمنوا اتّقوا الله، بترسید از خدا! هشدار مى‌دهد، بیدارباشید! حواستان جمع باشد! از خواب بیدار بشوید!

و لتنظر نفس ما قدّمت لغد، حواست را جمع كن یك مقدارى دیگر، تا به كى؟! و لتنظر، باید، فعل امر است، واجب است، باید نظر كند هر كسى، كل نفس ما قدّمت لغد، آنى را كه تقدیم مى‌كند آن نفس براى فرداى خودش، باید مطالعه كند ببیند چیست براى آنجا مى‌فرستد؟! این زاد و توشه‌اى كه برمى‌دارد، دنیا دار بلاغ است، باید انسان را به آنجا برساند، چیست براى آنجا دارد مى‌فرستد؟ غیبت است؟ تهمت است؟ مال مردم؟ چطور است؟ اله است، بله است؟

بعد باز پشت سرش و اتّقوا الله، ببینید! تأكید است آقا! -بعضیها معروف است مى‌گویند مثلا بین مردم خیلى شهرت پیدا كرده كه تكرار مى‌كند فلانى، فلان منبرى خوب است هیچ تكرار ندارد، فلان منبرى تكرار دارد، این بین مردم خیلى شهرت عجیبى پیدا كرده، تكرار اگر نباشد بعضى مطالب كه یاد آدم نمى‌ماند.

از یك منبرى یك وقتى یكى تعریف مى‌كرد مى‌گفت: یك ماه مبارك منبر رفت، یك كلمه تكرار نداشت، بعد گفتم: جنابعالى چه فهمیدى؟! یعنى نه به این بیان، پیش خودم گفتم: خوب این یك ماه ایشان كه تكرار نداشت چى یاد گرفتى؟! –

خوب ببینید! خود خداوند تبارك و تعالى همین كلمه تقوا، جمله تقوا را در چقدر از قرآن تكرار فرموده، گاهى به فعل امر، گاهى به تعبیر دیگر، گاهى هدی للمتّقین، چقدر تكرار شده این یك كلمه.

فبأی آلاء ربّكما تكذّبان چقدر در یك سوره تأكید شده؟ إنّا یسّرنا القران للذّكر فهل من مدّكّر؟ چقدر مثلا!

كلمه‌ى تقوا، این قلم خیلى مهم است، این قلم تقوا خیلى مهم است كه این قدر در قرآن تكرار شده است!

اگر طبیبى یك نسخه‌اى بنویسد براى مریضى، یك قلمى را هى تكرار كند: گل گاو زبان را مبادا ترك كنى! مى‌نویسد گل گاو زبان، بعد پشت سرش مبادا ترك كنى! باز یك دو قلم دیگر مى‌نویسد، باز مبادا گل گاو زبان را، كه اگر گل گاو زبان را ترك كردى، هلاك مى‌شوى! در آخر مى‌گوید، این كلمه، این یك قلم را وقتى این مریض ببیند مى‌فهمد كه این گل گاو زبان، این قلم خیلى مهم است كه اگر ترك بشود هلاكت حتمى‌است.

این كلمه‌ى تقوا از آن قبیل است.

بعد پشت سرش این را جمله را ملاحظه بفرمایید! این هم نهى است، آنها امر بود، بیدار باشید! این جمله بعدى و لا تكونوا كالّذین نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئك هم الفاسقون. این جمله را هم عنایت بفرمایید!

باز این نهى است، یعنى حرام است، مبادا! مبادا! الحذر! الحذر! مثل بعضى از امم سالفه، بعضى از اشخاص قدیم، اینها از خدا فراموش كردند و چوب بى صدا خوردند! خدا هم خودشان را به خودشان فراموشاند!

چوب خدا بى صداست، كه یكى از نتایج اعمال زشت، معصیت، این است كه خداوند انسان را به خودش وامى‌گذارد، و انسان از خودش فراموش مى‌كند، فأنساهم أنفسهم، اصلا نسبت انساء را به خودش داده، خدا خود انسان را به خودش مى‌فراموشاند، كه آدم از خودش یادش مى‌رود، كسى كه اگر از خودش غفلت داشته باشد، چطور مى‌شود؟! توى چاله نمى‌افتد؟! توى چاه نمى‌افتد؟! اگر از عقبه‌اى، گردنه‌اى رد شد پرت نمى‌شود؟! از خودش فراموش كرده، حواسش به یك جاى دیگر است، سرش را بالا انداخته، فكرش به جاى دیگر است، از خودش فراموش كرده، یك دفعه دیدى تو چاله افتاد!

-بنده خودم یك وقتى در این نزدیك راه قطار، آنجا یك بلندى هست قدم مى‌زدم، تنها بودم، هوشم جاى دیگر بود، یك چیزى مطالعه مى‌كردم، همین طور كه راه مى‌رفتم، یك مرتبه از بالا به قدر یك متر افتادم به پایین، خدا حفظ كرد، از خودش كه آدم فراموش كرد این طور مى‌شود دیگر!-

اگر انسان از خداى خودش فراموش كرد، چوب بى صداى خدا این است كه كارى مى‌كند خداوند تبارك و تعالى، یعنى خدا توفیقش را مى‌گیرد دیگر! نظر لطفش را از این عبد مى‌گیرد، از این بنده مى‌گیرد، به خودش واگذار مى‌شود، بعد از خودش فراموش مى‌كند!

“از مجموعه بیانات عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا