جریان شیخ مهدی حکمی و راننده!
این جریان خیلی معروف است و خیلیها نقل کرده اند:
ظاهراً شیخ مهدی حکمی می خواست از تهران به قم بیاید. حاج فهیم ـ که از محترمین خدمه و از افراد متشخص و معنون بود و سمت خدمت در آستانه ← ادامه
این جریان خیلی معروف است و خیلیها نقل کرده اند:
ظاهراً شیخ مهدی حکمی می خواست از تهران به قم بیاید. حاج فهیم ـ که از محترمین خدمه و از افراد متشخص و معنون بود و سمت خدمت در آستانه ← ادامه
نقل کردهاند که شیخ انصاری و آقا سید علی شوشتری با هم در راه نجف و کربلا بودند.
آنها از راه شطّ میرفتند و بر قایقی سوار بودند،
مرد عربی به شیخ جسارت میکرده و دائم در جای تنگ قایق ← ادامه
آقای سید حسن شیرازی (نوه میرزای شیرازی و ابوالزوجه آقای سیستانی) از آقای عباس لاری نقل کرد:
سید مرتضی کشمیری ـ قدس سره ـ برای رفع گرفتاریها این دعا را سفارش میکرد:
« یا من إذا تضایقت الأُمور فتح لها ← ادامه
حاج شیخ مرتضی آشتیانی شخص اوّل تهران بود.
به نظرم از آسید فرج الله فقیهی اصفهانی شنیدم: نماز حاج شیخ مرتضی به قدری شلوغ می شد که برای مأمومینی که دیر می آمدند، جا پیدا نمی شد. یکی از اشراف ← ادامه
مرحوم آخوند ملا علی معصومی همدانی، ایشان شاگرد مرحوم حکیم هیدجی[1] بودند، ایشان میگفت که مرحوم حکیم هیدجی جایی نمیرفت و در حجره بودند، منزل و اینها نبوده، ولی مریدهای داشت که آنها به حجرهی ایشان میآمدند.
مرحوم آخوند ← ادامه
آقای صدر میگفت: به منزل آقای بروجردی رفتیم. گویا بعد از وفات آقای شرفالدین ـ قدس سره ـ بود.
آقای بروجردی میفرمود: «خواب دیدم که مهمان آقای شرفالدین شدم و ایشان یک پذیرایی خیلی جانانه و عالیای از ما کرد.
تعقیباتی که من به آن مقیدم، به این ترتیب است:
آیه الکرسی تا «و هو العلی العظیم»، تسبیحات حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ، سه مرتبه سوره توحید، بعد سه مرتبه صلوات و سه مرتبه: «و من یتّق الله یعجل
از آقا نجفی اصفهانی نقل شده است که فرمود:
من حافظه نداشتم. یک وقت حرم رفتم، به نظرم حرم حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ بود،
و هربار برای بی حافظگی ام به حضرت متوسل شدم که اگر من حافظه ← ادامه
یک قضیه ای مرحوم آسید جمال گلپایگانی در قم نقل می کرد، حاج آقای ما از ایشان شنیده بودند، آقای صدوقی هم شنیده بود.
آقای نایینی می فرموده که آسید محمد فشارکی را یک وقتی در خواب دیدم، انگشت راستش،
امام رضا علیهالسّلام:
لَوْ أَنَّ النَّاسَ قَصَّرُوا فِی الطَّعَامِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُمْ
اگر مردم به کمخوری روی میآوردند، بدنهایشان محکم و استوار میگشت!
📚بحارالانوار ج۷۸ ص۲۱۲
یکی از دوستان ما که متعلّق به یک خانوادهٔ اصیل حوزوی در قم است، نقل میکرد: برای ازدواج یکی از جوانهای فامیل، خدمت مرحوم آیةالله حاج آقا تقی قمی [فرزند مرحوم آیت الله حاجآقا حسین قمی] رفته بودیم تا صیغهٔ ← ادامه
رحمت و مهربانی امام رئوف، حضرت رضا علیه السّلام نسبت به دوستان و موالیانشان:
{مُوسَى بْنُ سَيَّارٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ الرِّضَا ع وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى حِيطَانِ طُوس…}
موسی بن سیّار از اصحاب امام رضا صلوات اللّه علیه گوید: روزی ← ادامه