مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی ره

گرامافون کافه‌چی!

حاج علی آقا دلیری:

قهوه‌خانه‌ای بود، در خیابان طبرسی نزدیک مسجد صفارزاده(که مدتی مرحوم حاج شیخ امام جماعت آن مسجد بود).

صاحب این قهوه‌خانه گرامافونی داشت که برای جلب مشتری صدایش را بلند می‌کرد.

کسبه متدین اطراف مسجد مثل آقایان ادامه

از بازار آهنگرها وارد شدی!

حدود سال 1360 شمسیآقای قرائتی به مشهد آمده بود.

در مجلسی که عده ای از جمله مرحوم آقاجان حضور داشتند. فرد نامبرده از حوزه نجف انتقاد کرد و گفت: من برای زیارت به نجف اشرف رفته بودم وقتی می‌خواستم ادامه

نمازمان را از ابوحنیفه نمی‌‌گیریم!

آشیخ مهدی ابراهیمی نژاد:

یک وقتی آقای قرائتی در ابرده(از روستاهای اطراف مشهد) نزد حاج شیخ آمده بود،

و از جمله حرفهایش این بوده که ما حرفهای خوب دکتر شریعتی را می‌گیریم و به حرفهای باطلش کاری نداریم.

مرحوم حاج ← ادامه

آیا همه مردم می‌توانند این نوع میوه را بخورند؟!

حاج باقر آقا:

زمانی که در پاساژ آزادی مشهد مغازه داشتیم یکی از کسبه‌های همسایه مردی افغانی بود که آدم متدینی بود.

گزارشی بود یا چیز دیگر که ایشان دستگیر شد.

قاضی پرونده مرا می‌شناخت از من راجع به ایشان ادامه

تا کنون چه کرده‌ایم؟!

آشیخ هادی ابراهیمی ‌نژاد:

در روستای ارچنگ (از ییلاقات اطراف مشهد)منتظر حاج شیخ بودیم که برای غذا سر سفره نهار حاضر شود.

آمدن ایشان بیش از حد معمول طول کشید.

پس از مدتی دیدم ایشان با ناراحتی آمدند و فرمودند: ← ادامه

مگر شما طلبه هستید؟!

آقای عباس‌نژاد:

یک بار با مرحوم حاج شیخ به طرق (اطراف مشهد)رفتیم.

چند تا طلبه روی کوه رفتند و به لانه پرنده‌ای -مثل عقاب- برخوردند، تخم‌های پرنده را برداشتند.

وقتی حاج شیخ متوجه شدند عصبانی شدند فرمودند:

مگر شما طلبه ادامه

Clicky آیا می خواهید از آخرین مطالب با خبر شوید؟ ... خیر بله  
پیمایش به بالا