جزای اهانت به شیخ انصاری!
نقل کردهاند که شیخ انصاری و آقا سید علی شوشتری با هم در راه نجف و کربلا بودند.
آنها از راه شطّ میرفتند و بر قایقی سوار بودند،
مرد عربی به شیخ جسارت میکرده و دائم در جای تنگ قایق ← ادامه
نقل کردهاند که شیخ انصاری و آقا سید علی شوشتری با هم در راه نجف و کربلا بودند.
آنها از راه شطّ میرفتند و بر قایقی سوار بودند،
مرد عربی به شیخ جسارت میکرده و دائم در جای تنگ قایق ← ادامه
مرحوم آخوند ملا علی معصومی همدانی، ایشان شاگرد مرحوم حکیم هیدجی[1] بودند، ایشان میگفت که مرحوم حکیم هیدجی جایی نمیرفت و در حجره بودند، منزل و اینها نبوده، ولی مریدهای داشت که آنها به حجرهی ایشان میآمدند.
مرحوم آخوند ← ادامه
از آقا نجفی اصفهانی نقل شده است که فرمود:
من حافظه نداشتم. یک وقت حرم رفتم، به نظرم حرم حضرت سیدالشهداء ـ علیه السلام ـ بود،
و هربار برای بی حافظگی ام به حضرت متوسل شدم که اگر من حافظه ← ادامه
یک قضیه ای مرحوم آسید جمال گلپایگانی در قم نقل می کرد، حاج آقای ما از ایشان شنیده بودند، آقای صدوقی هم شنیده بود.
آقای نایینی می فرموده که آسید محمد فشارکی را یک وقتی در خواب دیدم، انگشت راستش،
آقای خویی یک امتیازاتی دارند که گویا منحصر به ایشان است. اولاً ذکاء و سرعت انتقال ایشان که از ذکاءهای ممتاز است. آقای سید علی لواسانی میگفت: به آقای بهشتی گفتم شما که در جلسهی استفتای آقای خویی شرکت میکنید، ← ادامه
مرحوم علامه ملا محمد اشرفی می گوید: من یک بار درشهر بابل به درس خارج اصول مرحوم علامه سعید العلماء رفته ولی درسش را نپسندیده و تصمیم گرفتم که دیگر شرکت نکنم. وقتی این خبر به مرحوم علامه سعید العلماء ← ادامه
زنجان یک شهر دینی سابقه دار است و حوزه علمیه این شهر در سطح بالایی بوده است. اشخاص وقتی در قفقاز مراحل ابتدایی علوم دینی را پشت سر می گذاشتند به اردبیل می آمدند و در اردبیل یک مقداری که ← ادامه
«روزی آیتالله حاج شیخ جلالالدین آیتاللهی به هنگام درس، به طلّاب حاضر فرمودند:
زمانی که من در اصفهان طلبه بودم، روزی یکی از تجّار اصفهان به مدرسه آمد و همه را به ناهار دعوت کرد. من هم به اتّفاق دیگرطلّاب ← ادامه
🔹روزی آقای ری شهری _به مناسبت کتابی که در مورد کرامات ائمه بقیع در حال نگارش بودند_من را واسطه قرار دادند تا از آقای حاج شیخ محمدعلی عَمروی – بزرگ شیعیان مدینه – در مورد کرامات ائمه بقیع اگر تجربه ← ادامه
ناصرالدین شاه قاجار در ماه مبارک رمضان نامه ای به مرجع تقلید انزمان میرزای شیرازی به اين مضمون نوشت :
كه من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی می شوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد ← ادامه
إنَّ الناقِدَ بَصیرٌ
روزی آقای بروجردی در اواخر عمر شریفشان با افسوس اظهار کرده بود که من دارم با دست خالی از این دنیا میروم و کاری نکردهام.
زمانی که کشف حجاب شد، من تصمیم گرفتم قیام کنم و حتی ← ادامه
یکی از خاطرههای ماندگار، در ارتباط با استاد جلیل القدر، آیت الله میلانی، داستانی است که در مدرسه نواب ـ بالا خیابان مشهد ـ اتفاق افتاد. آن داستان که با شخصیت و کارنامه درخشان علامه آقا شیخ عبدالحسین امینی تبریزی