بلاخره چه کارش کردید!؟
حاج آقای سیدان :
مدتی بود در رابطه با این آیه شریفه
لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا (الأنبياء : 22)
فکر میکردم که این چه استدلالی است و با چه برهانی مطابقت میکند. و…،
یک شبهه این طوری ← ادامه
حاج آقای سیدان :
مدتی بود در رابطه با این آیه شریفه
لَوْ كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا (الأنبياء : 22)
فکر میکردم که این چه استدلالی است و با چه برهانی مطابقت میکند. و…،
یک شبهه این طوری ← ادامه
حاج آقای سیدان:
فاطمیهای بود من در قوچان برای منبر دعوت شده بودم.
یادم میآید که در منبر، اول سوره بقره را مطرح کرده بودم:
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ (2)
بعد این اشکال مشهور را مطرح کرده ← ادامه
حاج شیخ:
یکی از اهالی قوچان به شدت مریض شده بود و با همان مرض هم فوت کرد. قبل از فوت به عیادتش رفتم.
حالش به قدری خراب بود که مرا نشناخت.
اما با همان حال خراب پوسته شکلاتی دستش ← ادامه
حاج شیخ:
بعد از فوت مرحوم آیت الله بروجردی جلسهای در مدرسه عوضیه قوچان بود که در آن راجع به تقلید بعد از ایشان صحبت میشد.
یکی از حضار گفت اما میرزا عبد الهادی شیرازی از اطراف شبهه خارج است، ← ادامه
حاج شیخ:
یک نفر دهه محرم در قوچان مهمان ما شد، در ماه محرم از مساجد و تکایا حلیم به منزل ما میفرستادند،
خود من همان حلیم را میخوردم و پذیرایی از مهمان هم با همان حلیم بود.
روزی مهمان ← ادامه
آقای محمدرضا بهره مند نقل کرد:
استادی داشتیم در مشهد که گاهی بعد از درس حکایات و خاطره هایی را بیان می کرد.
از جمله می گفت:
روزی خدمت مرحوم آیت الله میلانی بودیم، شخصی از ایشان درخواست استخاره کرد.← ادامه
می فرمود:
آخوند یکی از روستاهای اطراف قوچان در هنگام سخنرانی در آن روستا یک جریان ساختگی را که در بعضی از کتب غیر معتبر نقل شده، مطرح کرده بود.
خلاصه آن جریان ساختگی این است که داود پیامبر -علی ← ادامه
مرحوم شیخ ابوالحسن قائمی:
من بچه روستایی یتیم بودم. از نظر مالی هم آهی در بساط نبود.
اما شوق طلبه شدن توفانی در دلم ایجاد کرده بود به حدی که برای آن گریه میکردم.
بستگان و آشنایان از گریه من ← ادامه
اسماعیل اخلاقی:
خدا رحمت کند حاج آقا و پدرم را روزی با هم بودند، حاج آقا میخواستند بروند روی خاکها (قبرستان).
به پدرم فرمود: عمو مهدی برو خانه چایی بگذار که ما بیاییم چایی بخوریم، بابام آمد و چایی آماده ← ادامه
افرادی از اهالی خیرآباد:
حاج شیخ رحمة الله علیه پس از بازگشت از نجف اشرف به روستای خیرآباد (زادگاه خود) میآید در کنار قبرستان میایستد.
بعد با عصای خود شروع به قدم زدن در قبرستان میکند تا آن که در ← ادامه
حاج باقر آقا:
مسجد یساولباشی، مسجد جامع قوچان است. اما به اشتباه مسجد عوضیه، مسجد جامع قوچان معرفی شده است.
مسجد عوضیه پس از زلزله قوچان قدیم (شهر کهنه) به جای مدرسه و مسجد «عوض وردی خان» در قوچان جدید ← ادامه
یکی از ابتکارات تبلیغی حاج شیخ که اتفاقا بسیار جالب و مؤثر هم بوده، سفر پیاده از قوچان به مشهد است.
ایشان دو سفر این چنینی در حدود سالهای 37 و 38 داشتند.[1]
از برنامههای حاج شیخ در این ← ادامه